Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special acceptance of a bill of
U
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acceptance
U
قبول قرارداد
acceptance
U
حوالهء قبول شده
acceptance
U
مقبولیت
acceptance
U
تصویب یک پیشنهاد
acceptance
U
قبولی
acceptance
U
قبول
acceptance
U
افت
acceptance
U
کاهش
acceptance
U
قبولی حواله
acceptance
U
پذیرش
non acceptance
U
عدم قبول
acceptance
U
برداشت
self acceptance
U
خویشتن پذیری
by acceptance
U
از طریق قبولی نویسی
acceptance date
U
تاریخ قبولی
acceptance duty
U
الزام به قبولی نویسی
acceptance limit
U
حد قابل قبول
acceptance limit
U
حد پذیرش
acceptance by words
U
قبول قولی
offer and acceptance
U
ایجاب و قبول
acceptance by conduct
U
قبول فعلی
market acceptance
U
پذیرش کالا توسط بازار
implied acceptance
U
قبول ضمنی
acceptance sampling
U
پذیرش کالاپس از نمونه برداری
group acceptance
U
پذیرش گروهی
trade acceptance
U
برات قبولی
acceptance number
U
عدد ملاک قبول
acceptance of goods
U
قبول کردن کالا
express acceptance
U
قبول صریح
bank acceptance
U
قبولی بانکی
bank acceptance
U
دریافتی
acceptance trial
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
acceptance tolerance
U
حد مجاز قابل قبول
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
acceptance test
آزمون پذیرش
accommodation acceptance
U
برات دوستانه
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
acceptance of offer
U
قبولی پیشنهاد
acceptance of offer
U
پذیرش پیشنهاد
acceptance of goods
U
پذیرفتن کالا
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
social acceptance
U
پذیرش اجتماعی
ready acceptance
U
حسن قبول
acceptance credit
U
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
protest for non acceptance
U
اعتراض نکول
refusal of acceptance
U
نکول
documents aganist acceptance
U
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
special
U
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
U
خاص
special
U
مخصوص
special
U
مخصوصا
special
U
استثنایی
special
U
مخصوص خاص
special
U
ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
special
<adj.>
U
خاص
special
<adj.>
U
علاوه
special
U
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special
<adj.>
U
اضافه
special party
U
گروه ویژه
special symbol
U
نماد ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special passport
U
پاسپورت مخصوص
special symbol
U
نماد خاص
special team
U
تیم ذخیره ها
special plea
U
دفاع خاص
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
special majority
U
اکثریت خاص
Special Branch
U
سازمانپلیسبریتانیا
special mark
U
علامتمخصوص
special effects
U
تروکاژ
special effects
U
جلوههای ویژه
extra special
U
مخصوص
extra special
U
ویژه
extra special
U
فوق العاده
special troops
U
یکانهای مخصوص
special pleading
U
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special property
U
مالکیت خاص
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special verdict
U
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special services
U
خدمات مخصوص
special vertict
U
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special school
U
اموزشگاه استثنایی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
special registrant
U
دفتر ثبت نام مخصوص
special verdict
U
تصمیم ویژه
special session
U
جلسه فوق العاده
special session
U
جلسه مخصوص
special purpose
U
تک منظوره
special purpose
U
یک منظوره
special purpose
U
خاص منظوره
special tribunal
U
دادگاه اختصاصی
special staff
U
ستاداختصاصی
special staff
U
ستاد تخصصی
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special ability
U
توانایی اختصاصی
special weapons
U
جنگ افزار مخصوص
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special effect
U
جلوههایویژه
as a special exception
<adv.>
U
استثنأ
special case
U
مورد خاص یااستثنایی
special character
U
دخشه
special character
U
ویژه
special character
U
دخشه ویژه
special contracts
U
عقود معینه
special damage
U
خسارت مخصوص
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special deposits
U
سپردههای ویژه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special case
U
مورد ویژه
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special contracts
U
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent
U
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement
U
قرارداد ویژه
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
Paste Special
U
در یک متن
Paste Special
U
درج یک شی خاص
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special delivery
U
پست سفارشی
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
Are there any special fares?
U
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
special jury
U
هیئت منصفه مخصوص
special duty
U
کار ویژه
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
Do you have any special rates?
U
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling
U
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special weapons
U
جنگ افزارهای ویژه
as a special exception
<adv.>
U
بطور استثناء
special session
U
نشست فوق العاده
special session
U
نشست ویژه
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special libraries association
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
special interest group
U
گروه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special purpose computer
U
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
I must make a special note of that.
U
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special weight race
U
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
Every man is made for a special job.
<proverb>
U
هر کس را بهر کارى ساختند .
special purpose programming language
U
زبان برنامه نویسی تک منظوره
digital video special effects
U
نمایشمخصوصعددیعوامل
Can I go earlier today, just as a special exception?
U
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
extra special flexible wire rope
U
طناب فولادی ویژه
bill
U
گزارش جریان دعوی
bill
U
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
U
بیجک
got through (the bill got through the ma
U
لایحه از مجلس گذشت
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
the bill
U
صورت حساب
May I have my bill, please?
U
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill of e.
U
برات
bill
U
دادخواست
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
bill
U
نوعی شمشیرپهن
bill
U
نوک بنوک هم زدن
bill
U
لایحه
bill
U
قبض صورتحساب
bill
U
برات
bill
U
سند
bill
U
اسکناس
bill
U
صورتحساب دادن
bill
U
صورتحساب
bill nye
U
صورتحساب
bill
U
حواله
bill
U
قبض
bill
U
اسنادبازرگانی
bill
U
نوک
way bill
U
بارنامه
to f. the bill
U
واجدشرایط بودن
way bill
U
بارنامه دریایی
way bill
U
بارنامه راه اهن
bill
U
منقار
way bill
U
سند حمل
through bill of lading
U
بارنامه سراسری
stork's bill
U
برگ عطر
the bill has come to maturity
U
وعده پرداخت برات رسیده است
time bill
U
سفته مدت دار
the bill has come to maturity
U
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw
U
سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue
U
وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature
U
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
U
گل عطر
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
stork's bill
U
شمعدانی عطر
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com