English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
service zone U بخشسرویسزدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone U حوزه
zone U منطقه عمل
zone U محوطه
zone U کمربند حبه باروت
zone U دفاع منطقهای
zone U منطقه دفاعی
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U منطقه ناحیه
zone U کمربند
zone U مدارات
zone U مدار
zone U بخش
inner zone U منطقه داخلی
inner zone U منطقه اتش داخلی
zone U ناحیه
zone U منطقه
zone U حیطه محدوده
zone U نوار
zone U ناحیهای شدن
zone U قلمرو
zone U ناحیه دسته بندی
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U زون
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
floral zone U منطقه گیاهی
forbidden zone U ناحیه ممنوع
zone defence U دفاع منطقهای
extraction zone U منطقه پرتاب بار
edge zone U ناحیه لبه
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
zone fire U اتش درو در عمق
zone fire U اتش درو
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
zone of aeration U منطقه هواگیر
contiguous zone U منطقه مجاور
dead zone U زاویه بیروح
danger zone U منطقه خطر
zone refining U پالایش منطقهای
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
control zone U منطقه کنترل هوایی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
attacking zone U منطقهحمله
defending zone U نقطهدفاعی
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
communication zone U منطقه مواصلات
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
combat zone U منطقه رزم
coastal zone U منطقه ساحلی
zone purification U تصفیه منطقهای
defense zone U منطقه پدافند
edge zone U اطراف لبه
zone of action U منطقه عمل
drop zone U منطقه فرود چترباز
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود
zone of action U منطقه عملیات یکان
zone of contact U ناحیه تماس
zone of contact U محل برخورد
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire U منطقه تیر
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
zone punch U سوراخ دسته بندی
depletion zone U ناحیه تخلیه
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
demilitarized zone U منطقه بی طرف
school zone U قلمرومدرسه
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
neutral zone U منطقه بی طرف
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
strike zone U منطقه خط سیر
limnetic zone U لایه نورگیر اب
life zone U منطقه زیست شناسی
life zone U منطقه حیاتی
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
neutral zone U منطقه بیطرف
skip zone U منطقه کور رادیویی
shadow zone U منطقه کور عمق اب
separation zone U منطقه حد
sensitive zone U منطقه حساس
saturated zone U منطقه اشباع
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
prohibited zone U حریم
prohibited zone U منطقه ممنوعه
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone U نوار نوری
oral zone U ناحیه دهانی
landing zone U منطقه فرود
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
identification zone U منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
torrid zone U منطقه حاره
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
weight zone U مربع وزن گلوله
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
genital zone U ناحیه تناسلی
frigid zone U منطقه منجمده
free zone U منطقه ازاد تجاری
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
indifference zone U ناحیه خنثی
neutral zone U منطقه خنثی
kill zone U منطقه کشتاردشمن
kill zone U کشتارگاه
joint zone U منطقه مشترک
intertidal zone U نوار کشندی
intertidal zone U نوار جذر و مدی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
tensile zone U منطقه کششی
the frigid zone U منطقه افسرده
the frigid zone U منطقه منجمده
free zone U منطقه ازاد
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
attack zone U منطقه حمله
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aeration zone U منطقه هواگیر
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well U حوزه فعال چاه
time zone U منطقه ساعتی جهانی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zone U منطقه تامین
buffer zone U منطقه پیشگیری
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
attacting zone U منطقه دروازه
battle zone U منطقهجنگی
exclusion zone U مکانممنوعه
blind zone U منطقه کور
beatten zone U منطقه مضروبه
beatten zone U منطقه مورد اصابت
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
heat affected zone U ناحیه پیوند
root-hair zone U بخشموییریشه
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
depth of hardening zone U عمق سختی
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
i am at your service U در خدمت شما هستم
service U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
take into service U استخدام کردن
service U تعمیر
service U کمک
service U نظامی
service U استخدام
self service U تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
in service U به خاطر خدمت
service U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
in service U درخدمت ارتش در ارتش
to see service U در ارتش یانیروی دریایی خدمت
service U ابلاغ
in service U خدمتی
self service U خود یاوری
service U جنگی
service U بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
self service U کمک بوسیله خود شخص
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service U نوکری یاری
service U شعائر
service U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service U تعمیر کردن
service U روبراه ساختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com