Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rent book
U
کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rent
U
اجاره بها
rent
U
اجاره دادن
rent
U
کرایه کردن
rent
U
اجاره کردن
rent
U
کرایه
rent
U
اجاره
rent
U
مال الاجاره
to rent out something
U
کرایه دادن چیزی
rent
U
استیجار
rent
U
ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
rent
U
کرایه اجاره کردن یا دادن
to rent out something
U
اجاره دادن چیزی
i am behind in my rent
U
کرایه خانه ام عقب افتاده است
specified rent
U
اجرت المسمی
rent
U
مال الاجاره منافع
To let (rent out) a house.
U
خانه ای رااجاره دادن
quasi rent
U
شبه اجاره
rack rent
U
اجازه تمام سال
rack rent
U
اجازه گزاف بستن بر
rent proper
U
اجرت المسمی
contratual rent
U
اجاره بهای مقطوع
Can I rent a bungalow?
U
آیا میتوانم یک خانه ویلایی اجاره کنم؟
My rent has been postponed.
U
اجاره ام عقب افتاده است
rent strike
U
پرهیزازپرداختکرایهبهنشانهاعتصاب
cash rent
U
اجاره نقدی
to rack rent
U
حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
tonnage rent
U
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
economic rent
U
اجاره اقتصادی
crop rent
U
اجاره محصول
economic rent
U
بهره مالکانه
economic rent
U
بهره اقتصادی
explicit rent
U
اجاره داری کردن
explicit rent
U
اجاره بها
quit rent
U
اجرت المثل
dead rent
U
اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
theory of rent
U
نظریه اجاره
implicit rent
U
سهم زمین از کل تولید
instalment of rent
U
اقساط مال الاجاره
life rent
U
اجاره به صورت عمری
Can I rent a flat?
U
آیا میتوانم یک آپارتمان اجاره کنم؟
back rent
U
پس کرایه
back rent
U
کرایه عقب افتاده
assize rent
U
اجاره مسلم ومعین
back rent
U
اجاره پس افتاده
rent free
U
غیر ماجور
arrears of rent
U
اجور معوقه
ground rent
U
حق الارض
rent-free
U
غیر ماجور
assize rent
U
اجرت المسمی
ground rent
U
اجاره عرصه
rent free
U
بی اجاره
rent-free
U
بی اجاره
pepper corn rent
U
اجاره فاهری
pepper corn rent
U
اجاره اعتباری
pepper corn rent
U
اجاره غیر واقعی
Can I rent a holiday cottage?
U
آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
To rent(lease) a house.
U
خانه ای رااجاره کردن
My rent is 2000 tomanas per month.
U
اجاره خانه ام ماهی 2000 تومان است
by the book
U
کتابی
by the book
U
ازروی کتاب
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
book one
U
جلد نخستین
book
U
بداخلاق
book value
U
ارزش دفتری
it was a p to another book
U
مقدمه کتاب دیگربود
book value
U
ارزش ثبت شده در دفتر
book
U
شماره بازیگرخطاکار
book
U
درکتاب یادفترثبت کردن
book
U
دفتر
your book
U
کتاب شما
i will t. you for the book
U
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
here is my book
U
کتاب من اینها
here is my book
U
اینست کتاب من
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
very many book
U
کتابهای خیلی زیاد
book
U
ثبت کردن
book
U
رزرو کردن توقیف کردن
you are welcome to my book
U
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
your book
U
کتابتان
book value
U
بهای دفتری
book
U
مجلد دفتر
to book something
U
چیزی را رزرو کردن
the book is out of p
U
کتاب تمام شده است
that is my book
U
کتاب من است
the a of a book
U
خوانندگان کتابی
book
U
فصل یاقسمتی از کتاب
book
U
کتاب
this book is yours
U
این کتاب مال شما ست
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
that book
U
ان کتاب
book one
U
کتاب نخست
that book
U
این کتاب
that is my book
U
این
to book something
U
چیزی را سفارش دادن
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
woman of the book
U
کتابیه
thank tou for that book
U
متشکرم
waste book
U
دفتر باطله
telephnone book
U
دفتر تلفن
text book
U
کتاب درسی
text book
U
کتاب اصلی دریک موضوع
cookery book
U
کتابآشپزی
text book
U
رساله
thank tou for that book
U
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Yellow Book
U
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
year book
U
سالنامه
word book
U
کتاب لغت
white book
U
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
white book
U
کتاب سفید
what is this book worth?
U
این کتاب چقدر ارزش دارد
to gut a book
U
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book
U
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
the book is print
U
کتاب زیر چاپ است
the book is print
U
کتاب برای فروش موجودایت
to consult a book
U
از کتاب فال گرفتن
to consult a book
U
سرکتاب باز کردن
to bring to book
U
حساب پس گرفتن
to bind a book
U
صحافی کردن یک کتاب
the book is my property
U
کتاب مال من است
to gut a book
U
جوهرمطالب کتابیراکشیدن
tou book
U
لباس تکواندو
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
time book
U
دفتر ثبت ساعات کار
to wade through a book
U
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to subscribe for a book
U
پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book
U
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to license a book
U
اجازه چاپ کتابی را دادن
to bring to book
U
بازخواست کردن از
word book
U
دیکشنری
People of the Book
U
پیروان کتاب مقدس
[ دین]
talking book
U
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
throw the book at
<idiom>
U
شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book .
U
لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside .
U
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
What is the title of the book ?
U
عنوان این کتاب چیست ؟
You wI'll benefit by this book .
U
از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
She was reading the book to herself.
U
کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book.
U
کتابی را جلد کردن
have one's nose in a book
<idiom>
U
دائم سر توی کتاب داشتن
Please fetch the book.
U
لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book
U
کتابقانون
when reading a book
U
در حال خواندن کتابی
the forthcoming book
U
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
word book
U
لغت نامه
word book
U
فرهنگ لغات
word book
U
قاموس
word book
U
کتاب لغت
word book
U
واژه نامه
book keeping
U
حسابداری
[حسابداری]
have one's nose in a book
<idiom>
U
کرم کتاب خوانی داشتن
book a seat
U
جا رزرو کردن
book of matches
U
جعبهکبریت
book ends
U
کتابنگهدار
appointment book
U
دفترچهقرارملاقاتها
telephone book
U
راهنمای تلفن
telephone book
U
دفتر تلفن
phone book
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book
U
کتاب راهنمای تلفن
log book
U
رخداد نگاشت
log book
U
دفتر رخدادهای روزانه
comic book
U
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book
U
کتاب کاریکاتور
book plates
U
برچسب کتاب
bound book
U
کتابپربرگ
spine of the book
U
تیرهپشتیکتاب
log book
U
رخداد نامه
reference book
U
کتابمرجع
phrase book
U
لغتنامهمسافرت
pension book
U
برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book
U
دفترچهمیهمانها
exercise book
U
کتابتمرین
code book
U
کتابرمزگشا
book token
U
کارتخریدکتاب
address book
U
دفترچه تلفن
edition
[ed.]
[of a book]
U
ویرایش
[کتابی]
edition
[ed.]
[of a book]
U
چاپ
[کتابی]
book plate
U
برچسب کتاب
service book
U
کتب مذهبی
he stole my book
U
کتابم را دزدیدند
cheque book
U
دفترچه چک
check book
U
کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
chap book
U
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
call book
U
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
bring to book
U
بازخواست کردن از
book review
U
مقاله درباره کتاب
book review
U
انتقاد از کتاب
book og kings
U
سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms
U
مزامیر داود
book of psalms
U
زبور حضرت داود
book of psalms
U
زبور داود
book of proverbs
U
کتاب امثال حضرت سلیمان
cheque book
U
دسته چک
he presented me with a book
U
کتابی بمن پیشکشی کرد
gun book
U
دفتریادداشت سوابق توپ
gun book
U
دفترچه خدمت توپ
guide book
U
راهنمای مسافران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com