Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased
U
مرحله
phased
U
منظر
phased
U
وجهه
phased
U
صورت
phased
U
لحاظ پایه
phased
U
فاز
phased
U
دوره تحول وتغییر
phased
U
اهله قمر جنبه
phased
U
وضع
phased
U
مرحلهای کردن
phased
U
وجه
phased
U
مرحله عملیات
phased
U
طبقه
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phased
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased
U
دوره زمانی اجرای برنامه
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
دوره
phased
U
وضعیت
phased
U
حالت
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
The subsidy will be phased out next year.
U
یارانه دولتی در سال آینده به پایان می رسد.
conversion
U
پرتاب ازاد
conversion
U
تغییر
conversion
U
نوکیشی
conversion
U
تغییرکیش
conversion
U
تسعیر
conversion
U
تبدیل
conversion
U
استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion
U
قلب
conversion
U
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
تغییر مذهب
crash conversion
U
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
double conversion
U
تبدیل دوگانه
direct conversion
U
تبدیل مستقیم
data conversion
U
تبدیل داده ها
conversion tables
U
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
conversion transconductance
U
رسانایی متقابل وارون
fiel conversion
U
تبدیل پرونده
fiel conversion
U
تبدیل فایل
file conversion
U
تبدیل فایل
loan conversion
U
تجدید نظر در شرایط وام
process conversion
U
تبدیل فرایند
parallel conversion
U
تبدیل موازی
media conversion
U
تبدیل رسانه ها
internal conversion
U
تبدیل باطنی
internal conversion
U
تبدیل درونی
frequency conversion
U
تبدیل فرکانس
conversion table
U
جدول تبدیل
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion hysteria
U
هیستری تبدیلی
code conversion
U
تبدیل رمز
conversion factor
U
ضریب تبدیل
conversion efficiency
U
بازده تبدیل
conversion cost
U
هزینه تسعیر
code conversion
U
تبدیل کد
conversion cost
U
هزینه تبدیل
conversion angle
U
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion angle
U
زاویه حامل مسیر ناو
conversion price
U
بهای تبدیل
conversion neurosis
U
روان رنجوری تبدیلی
conversion of data
U
تبدیل عناصر
conversion scale
U
مقیاس خطی
conversion of shares
U
تبدیل سهام
conversion reaction
U
واکنش تبدیلی
conversion rate
U
نرخ تبدیل
conversion price
U
قیمت تبدیل
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to decimal conversion
U
تبدیل دودوئی به دهدهی
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
standard conversion factor
U
ضریب تبدیل استاندارد
internal conversion coefficient
U
ضریب تبدیل داخلی
decimal to binary conversion
U
تبدیل دهدهی به دودوئی
decimal to octal conversion
U
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
energy conversion efficiency
U
راندمان تبدیل انرژی
decimal to hexadecimal conversion
U
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
file conversion utility
U
برنامه کمکی تبدیل فایل
image conversion equipment
U
دستگاه مبدل تصویر
bulk petroleum conversion kit
U
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
conversion loss of frequency changer cry
U
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion.
U
آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com