Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
longitudinal redundancy check
U
مقابله افزونگی طولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
redundancy check
U
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redundancy check
U
بررسی افزونگی
vertical redundancy check
U
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
cyclic redundancy check
U
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
redundancy
U
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
redundancy
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy
U
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy
U
تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
redundancy
U
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancy
U
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy
U
حشو
redundancy
U
سخن
redundancy
U
زائد فراوانی
redundancy
U
ربع
redundancy
U
اطناب
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy
U
افزونگی
data redundancy
U
حشو داده ها
data redundancy
U
زائد بودن داده ها
longitudinal
U
دنده طولی
longitudinal
U
طولی
longitudinal
U
دندههای طولی موتور
longitudinal
U
وابسته بطول جغرافیایی
longitudinal
U
در طول
longitudinal reinforcement
U
[فولاد گزاری طولی در بتن]
longitudinal turning
U
تراشکاری طولی
longitudinal screed
U
شمشه طولی
longitudinal profile
U
پروفیل طولی
longitudinal section
U
برش طولی
longitudinal joint
U
درز طولی
longitudinal groove
U
شیار طولی
longitudinal girder
U
تیر طولی
longitudinal girder
U
شاه تیر طولی
longitudinal dispersion
U
پراکندگی طول
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
longitudinal compression
U
فشار طولی
longitudinal axis
U
محور طولی
longitudinal acceleration
U
شتاب طولی
longitudinal dunes
U
تلماسهیطولی
longitudinal reinforcement
U
ارماتور طولی
longitudinal stress
U
تنش طولی
longitudinal studies
U
بررسیهای طولی
longitudinal valley
U
دره طولی
longitudinal wave
U
موج طولی
longitudinal section
U
برش طولی
longitudinal welding
U
جوشکاری طولی
longitudinal joint
U
درز از درازا
longitudinal stability
U
پایداری طولی
longitudinal sleeper
U
تراورس طولی
longitudinal section
U
نیمرخ طولی
longitudinal reinforcement
U
فولادگذاری طولی
longitudinal screed
U
شمشه طولی
longitudinal seam
U
درز طولی
longitudinal seam
U
بخیه طولی
longitudinal shearing stress
U
تنش برشی طولی
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
check off
U
تغییرروش بازی درتجمع
second check
U
بررسی دوباره
check out
U
تصفیه حساب کردن
check out
U
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
U
ممانعت کردن
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
to check up
U
درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off
U
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check up
U
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check up
U
معاینه کردن
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
to check out something
U
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
second check
U
بررسی نهایی
check
U
سنجیدن
check
U
تطبیق
check
U
مقابله
check
U
چک
check
U
امتحان کردن بازرسی
check
U
امتحان
check
U
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
منع
check
U
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
U
کیش
check
U
جلوگیری کردن از
check
U
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
U
مقابله کردن مقابله
check
U
بررسی
check
U
بررسی کردن
check
U
تطبیق کردن
check
U
نشان گذاردن
check
U
چک بانک
check
U
دریچه تنظیم
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
بازرسی کردن
check
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
U
بازرسی شد
check
U
وارسی
check
U
و شدن بوی شکار
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
ارزیابی کردن
check
U
تحقیق کردن
check
U
بررسی کردن
check
U
مطالعه کردن
check
U
تجزیه کردن
check
U
محک زدن
check
U
عیار گرفتن
check-up
U
بازبینی
check-up
U
کنترل
check-up
U
بازبینی کردن
check-up
U
کنترل کردن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
U
وارد شدن
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
U
اجرای خشک یک برنامه
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
U
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
U
اطمینان از صحت چیزی
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
U
مقابله کردن بررسی
check in
U
وارد شدن
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
odd even check
U
بررسی فرد و زوج
overflow check
U
بررسی سرریزی
overflow check
U
بررسی سرریز
overflow check
U
مقابله سرریز
parity check
U
مقابله کردن توازن
parity check
U
بررسی توازن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
limit check
U
بررسی حدی
check gate
U
دریچه تنظیم
limit check
U
مقابله حدود
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
machine check
U
برسی ماشین
marginal check
U
مقابله مرزی
marginal check
U
برسی مرزی
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
parity check
U
مقابله توازن
identity check
U
بازرسی شناسنامه
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check
U
مقابله بصری
visual check
U
مقابله دیداری
validity check
U
بررسی اعتبار
validity check
U
مقابله اعتبار
twin check
U
بررسی توام
twin check
U
مقابله توام
traveler's check
U
چک مسافرتی
rain check
U
بلیط باران
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
check-rail
U
ریلتنظیم
identity check
U
بررسی هویت
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in?
U
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
redudancy check
U
بررسی افزونگی
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
security check
U
چکامنیتی
transfer check
U
انتقال
transfer check
U
مقابله
system check
U
بررسی سیستم
reasonableness check
U
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check
U
بررسی معقول بودن
range check
U
بررسی محدوده
programmed check
U
بررسی برنامه ریزی شده
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
priority of check
U
تقدم کیش
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
perpetual check
U
کیش دایم
pay check
U
چک حقوق
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check
U
صورت فروش
selection check
U
مقابله گزینش
system check
U
مقابله سیستم
synchronization check
U
کنترل همزمانی
summation check
U
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check
U
مقابله جمعی
stock check
U
کنترل موجودی
stick check
U
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check
U
کیش دفع الوقت
sight check
U
مقابله نظری
sight check
U
مقابله چشمی
sequence check
U
بررسی ترتیبی
sequence check
U
مقابله ترتیب
parity check
U
مقابله ایستایی
check nut
U
مهره چاکدار
spot check
U
مقابله موضعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com