English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
logical data design U طرح داده منطقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
logical design U طرح منطقی
logical design U طراحی منطقی
logical design U طراحی نطقی
logical U یری توان پردازش موتور واسط
logical U مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
logical U ال
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
logical value U ارزش منطقی
logical U معادل وضعیت منط قی درست یا یک
logical U تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical U LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
logical U گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logical U معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
logical value U مقدار منطقی
logical not U نفی منطقی
logical not U نقص منطقی
non logical U غیر منطقی
logical U آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
logical U ای خالی با صفر پر می شوند
logical U EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده
logical U مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
logical U تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
logical U استدلالی
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
logical U منطقی
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
logical U نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logical U یچ بسته
logical expression U مبین منطقی
logical fallacy U سفسطه منطقی
logical file U پرونده منطقی
logical file U فایل منطقی
logical empiricism U فلسفه عملی
logical format U قالب بندی یا فرمت منطقی
logical instruction U دستورالعمل منطقی
logical operators U رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical conjunction U عطف منطقی [ریاضی]
logical operation U عمل منطقی
logical unit U واحد منطقی
logical trace U رد منطقی
logical symbol U علامت منطقی
logical empiricism U منطق عملی
logical drives U گردانندههای منطقی
logical cognition U شناخت منطقی
logical comparison U مقایسه منطقی
logical add U جمع منطقی
logical 0 state U حالت صفر منطقی
logical state U حالت یک منطقی
logical function U تابع منطقی
logical connective U رابط منطقی
logical connector U رابط منطقی
logical decision U تصمیم منطقی
logical multiply U ضرب منطقی
logical operation U عملکرد منطقی
logical connective U رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical error U خطای منطقی
logical difference U تفاضل منطقی
logical operations U عملیات منطقی
logical product U رکورد منطقی
logical sum U جمع منطقی
logical shift U تغییر مکان منطقی
logical representation U نمایش منطقی
logical record U رکورد منطقی
logical record U مدرک منطقی
logical reasoning U استدلال منطقی
logical positivism U اثبات گرایی منطقی
logical positivism U فلسفه عملی
logical positivism U منطق عملی
logical operator U عملگر منطقی
A logical remark has no answer. <proverb> U یرف یساب جواب ندارد .
logical unit number U شماره منطقی دستگاه
design U نقشه
design U :طرح
design U طرح
design U زمینه
design U تدبیر قصد
design U خیال
design U قصد کردن تعمد
design U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design U مقصود
design U طراحی
design U : طرح کردن
design U قصدکردن
design U تخصیص دادن
before after design U طرح پیش- پس
design U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design U طرح و محاسبه
design U پروژه طرح
design U طراحی کردن
design U قصد
design U نیت
design U عمد
design U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design U مشابه 2979
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design U طراحی محصولات
design U نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design U طرح کردن
design U نقشه کشیدن
design U ساخت
design U مدل
design U طرح ریزی کردن
design U نقش نگار
design U پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
distributed design U طرح توزیعی
eco design U بوم ارایی
elastic design U طرح پلاستیکی
elastic design U طرح ارتجاعی
elastic design U طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
design speed U سرعت مشخصه تندی پایه
experimental design U طرح ازمایش
factorial design U طرح عاملی
tread design U طرحعاج
What is the motive ( design) ? U غرض از اینکار چیست ؟
At last she carried out her design . U بالاخره کارخودش را کرد
acanthus design U طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
To have design on someone . To malign someone . U برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
structural design U طرح و محاسبات ساختمانی
design strength U مقاومت محاسباتی
design speed U سرعت مبنا
factorial design U ازمایش فاکتوریل
faulty design U طرح ناقص
forms design U طراحی فرم ها
logic design U طراحی منطقی
preliminary design U طرح مقدماتی
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
physical design U طرح فیزیکی
mix design U طرح اختلاط
mix design U تعیین نسبتهای اختلاط
modular design U طرح پیمانهای
modular design U طراحی پیمانهای
logic design U طرح منطقی
research design U طرح پژوهش
least cost design U بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
functional design U طرح وفیفه مندی
system's design U مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design U طرح سیستم
system's design U ساختمان سیستم
system design U طرح سیستم
system design U طراحی سیستم
functional design U طرح وفیفهای
structured design U طراحی ساختار یافته
structural design U طرح ساختاری
modular design U مدل پیش ساخته
Jaff design U طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
Monumental design U طرح آثار باستانی
Mosque design U طرح مسجد و گنبد
design load U حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
pine design U طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
design load U بارمبنای محاسبه
plain design U طرح بدون نقش و نگاره
design language U زبان طراحی
Miri design U طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
miniature design U طرح مینیاتوری
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
design parameters U پارامترهای طرح
design objective U هدف طراحی
balanced design U طرح با تراز یکسان
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lozenge design U طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.]
Millefleurs design U طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
Minaret design U طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
prayer design U طرح محرابی
prayer design U طرح سجاده ای
design take off weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design engineer U مهندس طراح
design cycle U چرخه طراحی
design costs U هزینههای طراحی
design change U تغییر شکل کالا
design change U تغییر طرح
design capacity U فرفیت طرح
design automation U طراحی به طور خودکار
design automation U خودکاری در طراحی
design assumption U فرضیه حساب
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
plain design U طرح کف ساده
rhomb design U طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
trefoil design U طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
vase design U طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
zara design U نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
environmental design U طراحی محیطی
design aids U وسائل طراحی
intricate design U نقش پیچیده، درهم و مشکل
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com