English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linking verb U فعل معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linking U تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
linking U ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند
linking loader U بارکننده پیوندی
cross linking U اتصال عرضی
flux linking a turn U شاره دوره
flux linking a coil U شاره پیچک
verb U فعل
verb U دستورالعمل انجام عملی
verb U لغت
verb U کلمه
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
verb U مربوط به صدا
phrasal verb U افعالدوقسمتی
link verb U افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
reflexive verb U افعالیکهفاعلومفعولآنهایکیست
Verb.sap.. <proverb> U عاقل و اشارتى .
verb active U فعل متعدی
verb active U فعل معلوم
an impersonal verb U فعل غیر شحصی
an impersonal verb U فعلی که فاعل معینی ندارد و جز سوم شخص مفرد است
an inceptive verb U فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
an infinite verb U فعل غیر مسندی
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
factitive verb U فعل متعدی
finite verb U فعل مسندی
pregnant use of a verb U بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
the substantive verb U فعل بودن
to stand ready to [+ verb] U آماده بودن برای
adverb modifying a verb U معین فعل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com