English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
large leaved hybrid petunia U اطلسی دهن اژدر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
large leaved U گل بوته
petunia U رنگ قرمز مایل بابی
petunia U گل اطلسی
hybrid U دورگه
hybrid U پیوندی
hybrid U مرکب
hybrid U هایبرید
hybrid U هیبرید
hybrid U چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
hybrid U گیاه پیوندی
hybrid U جانور دورگه
hybrid circuit U نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
hybrid orbital U اوربیتال هیبریدی
hybrid propulation U نیروی پیش برنده مختلط
hybrid rocket U راکت مختلط
hybrid wave U موج مرکب
hybrid circuit U ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
five leaved U پنج برگه
leaved U شبیه برگ پر برگ
many leaved U پر برگ
many leaved U سدبرگ
five leaved U پنج برگ
leaved U برگ دار
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
narrow leaved U باریک برگ
broad leaved U پهن برگ
broad leaved U غیر سوزنی
hundred leaved U گل صد برگ
broad-leaved garlic U والک کوهی
round leaved mallow U پنیرک
broad-leaved endive U ملچفرنگی
broad-leaved garlic U سیرخرس
broad-leaved garlic U پیاز خرسی
so large U باین بزرگی
large U حجیم
the large one U بزرگه
large U بزرگ
large U سترگ بسیط
large U کامل
large U جامع
large U درشت لبریز
large U پهن
large U جادار
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
large n U ازادی
large n U مفصلا بطور کلی
large n U سر بسته همینطوری
large n U بتفضیل
large n U ازادانه
in large U بمقیاس زیاد
at large U به طور کلی [معمولا]
by and large <idiom> U روی هم رفته
in large U بمقدار زیاد
large U هنگفت
by and large U کلا
large U وسیع
by and large U رویهمرفته
large spread U مروحه خیلی باز است
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
to a large extent U تا حد زیادی
large white U خوک سفید انگلیسی
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
large ship U ناو بزرگ
to set at large U رهاکردن
to a large extent U خیلی
to a large extent U زیاد
to set at large U ازاد کردن
was grinted in large t. U با حروف درشت چاب
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
large blade U تیغهبزرگ
set at large U ول کردن
set at large U ازاد کردن
large wheel U چرخبزرگ
a large car U یک اتومبیل بزرگ
large ship U کشتی بزرگ
large scale U بمقدار زیاد
it is unusually large U ازاندازه معمول بزرگتراست
large sized U بزرگ
large sized a U بزرگ
of a large size U بزرگ
large adv U بیشتر
large-scale U نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large adv U زیاد
large aircraft U هواپیمای بزرگ
large detail U جزء بزرگ
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
in large quantities U خیلی خیلی
in large quantities U بمقادیرزیاد
large scale U نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale U در مقیاس بزرگ
large scale U مقیاس بزرگ
large-scale U بمقدار زیاد
large-scale U در مقیاس بزرگ
large-scale U مقیاس بزرگ
considerably large U بس بزرگ
gentleman at large U قای بیکار
gentleman at large U کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
large hande a U دست باز
large hande a U دارای دست بگیر گیرنده
large intestine U قولون روده فراخ
large minded U ادم فهمیده
large intestine U معاء غلاظ
large minded U ادم فرفیت دار
large minded U دارای فکر وسیع
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
large hearted U نظر بلند
large minded U متفکر
large hearted U سخاوتمند بخشنده
large hearted U همدرد
large hande a U حریص
large intestine U روده بزرگ
large hearted U مساعد
large handed U دست باز
he inherited a large fortune U دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large scale raid U حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
large scale computer U سیستم کامپیوتر قوی
large scale map U نقشه مقیاس بزرگ
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
large detached house U خانهویلایی
large chopping knife U ساطور
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
very large scale integration U قطعه
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
sale on a large scale U فروش زیاد
He left a large fortuue. U ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
There he is in the flesh. there he is as large as life. U خودش حی وحاضر است
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
super large scale integration U قط عه
large scale production method U روش تولیدبه مقیاس وسیع
large scale production method U روش تولیدانبوه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com