English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2305 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
Other Matches
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
industrial U صنعتی
industrial tube U لامپ تجارتی
industrial union U اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
industrial management U مدیریت صنعتی
industrial tribunal U محکمه صناعی
industrial union U اتحادیه صنعتی
post-industrial U فراصنعتی
post-industrial U پسصنعتی
the industrial quarter of the U محله صنعتی شهر
industrial workers U کارگران صنعتی
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
industrial water U اب صنعتی
industrial wastewater U فاضلاب صنعتی
industrial unit U کارگاه
industrial unit U واحد صنعتی
industrial unions U اتحادیههای صنعتی
industrial concern U بنگاه صنعتی
industrial switch U کلید صنعتی
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrial economics U اقتصاد صنعتی
industrial controller U رئوستای فرمان دهنده
industrial consumption U مصرف صنعتی
industrial college U هنر سرای عالی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
industrial chemistry U شیمی صنعتی
industrial capitalism U سرمایه داری صنعتی
industrial building U بنای صنعتی
industrial building U ساختمان صنعتی
industrial espionage U جاسوسی صنعتی
industrial espionage U جاسوسی در صنعت
industrial fluctuations U نوسانهای صنعتی
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
industrial revolution U انقلاب صنعتی
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
industrial nations U کشورهای صنعتی
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
industrial insurance U بیمه صنعتی
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrial frequency U فرکانس صنعتی
industrial area U منطقه صنعتی
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
industrial disputes U اختلافات صنعتی
industrial relations U روابط کارگر وکارفرما
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
Industrial Aesthetic U [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
pre-industrial U دورانقبلازصنعتیشدن
industrial estate U محوطهصنعتی
industrial action U عملوکارصنعتی
industrial relations U روابط صنعتی
industrial pollution U آلودگیصنعتی
industrial communications U ارتباطاتصنعتی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
industrial data collection device U دستگاه صنعتی جمع اوری داده
electronic U توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
electronic U موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
electronic U روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
electronic U مشابه 3510
electronic U استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
electronic U الکترونیک
electronic U الکترونیکی
electronic U پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
electronic U شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronic U داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electronic U الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
electronic U سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
electronic U باس ولتاژ کم
electronic U 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
electronic U قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
electronic U سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند
electronic U سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
electronic viewfinder U پایندهتصویرالکتریکی
electronic piano U پیانوالکتریکی
electronic ballast U بالنالکتریکی
electronic tag U لباس ردیاب
electronic tagging U لباسردیاب
electronic tag U مانیتور مچ پا
electronic scales U ترازویالکتریکی
electronic warfare U میدان جنگ الکترونیکی
electronic calculator U حسابگر الکترونیکی
electronic element U عنصر الکترونیکی
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
electronic emission U انتشار الکترونها
electronic engineer U مهندس الکترونیک
electronic engineer U کارشناس الکترونیک
electronic excitation U تحریک الکترونی
electronic filling U پر کردن الکترونیکی
electronic flash U فلاش الکترونی
electronic formula U فرمول الکترونی
electronic interfrence U تداخل الکترونیکی
electronic jamming U پخش پارازیت
electronic jamming U تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
electronic density U چگالی الکترونی
electronic deception U فریب الکترونیکی
electronic current U جریان الکترونها
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electronic brain U مغز الکترونیکی
electronic concentration U غلظت الکترون
electronic camputer U ماشین حساب الکترونیکی
electronic charge U بار بنیادین
electronic components U اجزاء الکترونیکی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
electronic control U کنترل الکترونیکی
electronic control U فرمان الکترونیکی
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
electronic current U جریان الکترونی
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
electronic lens U عدسی یا لنز الکترونی
electronic printer U چاپگر الکترونیکی
electronic publishing U انتشارات الکترونیکی
electronic transition U جهش الکترونی
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
electronic switch U سوئیچ الکترونی
electronic radiation U تشعشع الکترونی
electronic rectifier U یکسوکننده الکترونی
electronic structure U ساختار الکترونی
electronic spreadsheet U صفحه گسترده الکترونیکی
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
electronic rectifier U یکسوساز الکترونی
electronic tuning U تنظیم الکترونی
electronic pen U قلم الکترونیکی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
electronic magazine U مجله الکترونیکی
electronic mail U پست الکترونیکی
electronic warfare U جنگ الکترونیک
electronic microscope U میکروسکوپ الکترونی
electronic modulation U مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
electronic voltmeter U ولت سنج الکترونیکی
electronic security U تامین الکترونیکی
electronic transfer of data U انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic bulletin board U یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
electronic countermea sures U پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic countermea sures U اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter measure U جنگهای الکترونیکی
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
email [short for electronic mail] U ایمیل
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
email [short for electronic mail] U رایانامه
email [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] U ایمیل
e-mail [short for electronic mail] U رایانامه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com