English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impulse sprinkler U آبپاشضربهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sprinkler U با اب پاش پاشیدن
sprinkler U گلاب پاش
sprinkler U ابپاش
sprinkler U اب پاش
sprinkler truck U اتومبیل ابپاش
sprinkler irrigation U ابیاری بارانی
foam sprinkler U کف پاش
sprinkler hose U شلنگآبپاشی
oscillating sprinkler U آبپاشنوسانی
lawn sprinkler U اب پاش ماشینی
lawn sprinkler U برای چمن اب دادن
revolving sprinkler U آبپاشدورانی
foam sprinkler system U شبکه کف پاشی
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulse U انگیزه ناگهانی تکان دادن
impulse U بر انگیختن
impulse U انگیزه دادن به
impulse U ضربه
impulse U تکانه
impulse U بر انگیزش
impulse U انگیزش
impulse buy U خریدنچیزیبدونبرنامهقبلی
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
nerve impulse U تکانه عصبی
make impulse U ضربه وصل
sensory impulse U ضربهحسی
impulse discharge U تخلیه ضربهای
cardiac impulse U تکانه قلبی
impulse buying U خرید بی مقدمه
impulse buying U خریدناگهانی
impulse buying U خرید بدون برنامه ریزی
impulse charge U خرج محرکه
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
impulse turbine U توربین ضربهای
impulse starter coupling U جفتگری ضربه ساز
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
axial flow impulse turbine U توربین محوری
axial flow impulse turbine U فشارمستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com