Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
heat affected zone
U
منطقه حرارت دیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self affected
U
خود پسند
affected
U
تحت تاثیر واقع شده
affected
[by]
<adj.>
U
تحت تاثیر
self affected
U
تن اسا
affected
آمیخته با ناز و تکبر
affected
U
ساختگی
if the knee is affected
U
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
ill affected
U
بد قلب
ill affected
U
ناهمراه
ill affected
U
نامهربان
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
U
الحاق شده
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
U
ملحق شده
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
U
اضافه شده
[الحاق شده]
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
U
ضمیمه شده
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
U
پیوست شده
zone
U
ناحیه دسته بندی
inner zone
U
منطقه اتش داخلی
inner zone
U
منطقه داخلی
zone
U
بخش
zone
U
ناحیهای شدن
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
U
قلمرو
zone
U
محوطه
zone
U
مدارات
zone
U
منطقه عمل
zone
U
منطقه
zone
U
ناحیه
zone
U
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
U
حوزه
zone
U
منطقه ناحیه
zone
U
کمربند
zone
U
مدار
zone
U
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
U
کمربند حبه باروت
zone
U
منطقه دفاعی
zone
U
دفاع منطقهای
zone
U
حیطه محدوده
zone
U
نوار
zone
U
زون
zone
U
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone fire
U
اتش درو
zone of contact
U
ناحیه تماس
zone of contact
U
محل برخورد
weight zone
U
مربع وزن گلوله
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
zone bits
U
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
torrid zone
U
منطقه حاره
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
zone decimal
U
دسته بندی ده دهی
zone defence
U
دفاع منطقهای
the frigid zone
U
منطقه منجمده
zone fire
U
اتش درو در عمق
the frigid zone
U
منطقه افسرده
zone bits
U
بیت منطقه بیت دسته بندی
zone of action
U
منطقه عمل
zone of fire
U
منطقه تیر
zone of dispersion
U
منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
genital zone
U
ناحیه تناسلی
smokeless zone
U
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
frigid zone
U
منطقه منجمده
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
exclusion zone
U
مکانممنوعه
battle zone
U
منطقهجنگی
service zone
U
بخشسرویسزدن
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
zone purification
U
تصفیه منطقهای
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
attacking zone
U
منطقهحمله
defending zone
U
نقطهدفاعی
school zone
U
قلمرومدرسه
floral zone
U
منطقه گیاهی
indifference zone
U
ناحیه خنثی
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
landing zone
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone
U
منطقه حیاتی
life zone
U
منطقه زیست شناسی
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
neutral zone
U
منطقه خنثی
kill zone
U
کشتارگاه
joint zone
U
منطقه مشترک
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone
U
منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
intertidal zone
U
نوار جذر و مدی
intertidal zone
U
نوار کشندی
neutral zone
U
منطقه بی طرف
neutral zone
U
منطقه بیطرف
oral zone
U
ناحیه دهانی
separation zone
U
منطقه حد
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
shadow zone
U
منطقه کور عمق اب
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
somatosensory zone
U
منطقه حسهای تنی
strike zone
U
منطقه خط سیر
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
sublittoral zone
U
نوار زیر کرانهای
sublittoral zone
U
زون زیرکرانهای
sensitive zone
U
منطقه حساس
saturated zone
U
منطقه اشباع
photic zone
U
نوار نوری
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
prohibited zone
U
حریم
zone of acceptability
U
منطقه قابل قبول
red zone
U
دایره قرمز صفحه هدفگیری
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
tensile zone
U
منطقه کششی
attacting zone
U
منطقه دروازه
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
contiguous zone
U
منطقه مجاور
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
attack zone
U
منطقه حمله
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
free zone
U
منطقه ازاد
buffer zone
U
منطقه تامین
danger zone
U
منطقه خطر
dead zone
U
زاویه بیروح
defense zone
U
منطقه پدافند
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
communication zone
U
منطقه مواصلات
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
beatten zone
U
منطقه مضروبه
blind zone
U
منطقه کور
aeration zone
U
منطقه هواگیر
coastal zone
U
منطقه ساحلی
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
combat zone
U
منطقه رزم
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
drop zone
U
منطقه فرود
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
edge zone
U
ناحیه لبه
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
extraction zone
U
منطقه پرتاب بار
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
edge zone
U
اطراف لبه
warm substeppic zone
U
نوار نیمه جلگهای گرم
the loose the maiden zone
U
ازاله بکارت کردن
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
forbidden energy zone
U
ناحیه انرژی ممنوع
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
exclusive economic zone
U
منطقه اقتصادی انحصاری
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
root-hair zone
U
بخشموییریشه
hot temperature zone
U
ناحیه بسیار گرم
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
desired ground zone
U
صفر زمین مورد نظر
depth of hardening zone
U
عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone
U
عمق سختی
effective beaten zone
U
منطقه ضربت موثر
runway touchdown zone marking
U
علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
heat
U
اشتیاق وهله
heat
U
گرم شدن داغ شدن
heat
U
ذوب
heat
U
حرارت دادن
heat
U
بار
heat
U
شارژ
sensible heat
U
انتالپی
sensible heat
U
محتوای گرمایی
heat value
U
ارزش گرمایی
sensible heat
U
گرمای محسوسه
heat
U
گرما حرارت
heat
U
گرم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com