Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hard-copy output
U
نسخه
[خروجی]
چاپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copy output mode
U
روکشخروجیکپی
hard copy
U
نسخه ملموس خروجی چاپی
hard copy
U
نسخه چاپی
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
U
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
copy
U
بدل سازی کردن
copy
U
کپی
copy
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
U
نگهبان مخابراتی
copy
U
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
U
نسخه برداری
copy
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
U
سواد
copy
U
نمونه
copy
U
نمونه ساختن
copy
U
استنساخ کردن
copy
U
رونویس کردن
copy
U
نسخه
copy
U
جلد
copy
U
رونوشت
copy
U
کپیه
to copy
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
U
کپی برداری
copy
U
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
exact copy
U
رونوشت عین
dead copy
U
اخبارکهنه
dead copy
U
اخبارچیده شده
copy protection
U
حفافت دربرابر کپی
copy protection
U
محافظت از کپی
carbon copy
U
کپی نسخه غیراصل
carbon copy
U
رونوشت
carbon copy
U
رونوشت کاربنی
carbon copy
U
ورق کاربن
foul copy
U
چرک نویس
copy protection
U
جلوگیری از اعمال کپی
attested copy
U
رو نوشت مصدق
backup copy
U
نسخه پشتیبان
certified copy
U
رونوشت مصدق
cetified copy
U
رونوشت مصدق
cetified copy
U
سواد مصدق
authorization to copy
U
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
copy book
U
دفتر کپیه
copy editing
U
ویرایش کپی
copy fitting
U
مطابقت کپی
copy holder
U
گیره کاغذ
copy machining
U
الگوتراشی
copy milling
U
الگوتراشی
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy protect
U
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
backup copy
U
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
abdominos'copy
U
شکم بینی
foul copy
U
مسوده
presentation copy
U
نسخه قدیمی
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
certified copy
U
رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy
U
نسخه بررسی شده
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
copy for private use
U
نسخه برای استفاده شخصی
copy quantity
U
مقدارکپی
cheap copy
U
بدل قلابی
back copy
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
She is a bit too copy .
U
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
pirate copy
U
نسخه غیر قانونی چاپ شده
office copy
U
رونوشت مصدق
tape copy
U
پیام ضبط شده روی نوارضبط
certified copy
U
سواد مصدق
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
make a copy of
U
سواد برداشت
pirate copy
U
نسخه سرقت شده
fair copy
U
نسخه درست
soft copy
U
نسخه غیر ملموس
soft copy
U
نسخه غیر چاپی
straightforward copy
U
کپیه عین اصل
tape copy
U
پیام نوار شده
be a carbon copy
<idiom>
U
دقیقا مثل دیگری بودن
fair or clean copy
U
پاکنویس
press copy book
U
دفتر کپیه
He's a carbon copy of his father.
U
کپی پدرش است.
blind carbon copy
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind copy receipt
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
camera ready copy
U
کپی اماده تکثیر
copy letter book
U
دفتر کپیه
rough or foul copy
U
چرک نویس
copy of his letter is here with enclosed
U
رونوشت نامه وی ضمیمه است
live copy paste
U
کپی الصاق مستقیم
output
U
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
U
تولیدی
output
U
محصول
output
U
ستانده
output
U
کارکرد فرفیت
output
U
برون گذاشت برونگذار
output
U
برون ده
output
U
تولید
output
U
بازده
output
U
خروجی
output
U
برونداد محصول
output
U
انرژی خروجی
output
U
برون داد
output
U
بازداده
output
U
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
U
وسیلهای که
output
U
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
U
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
U
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
U
برونداد
output
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
U
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
U
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
U
برونداد بروندهی
output
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
U
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
U
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
motor output
U
قدرت خروجی موتور
monopoly output
U
تولید انحصاری
output control
U
تنظیم انرژی خروجی
per capita output
U
تولید سرانه
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
potential output
U
تولید بالقوه
power output
U
توان خروجی
output device
U
دستگاه خروجی
light output
U
خروجی نور
rate of output
U
نرخ تولید
rate of output
U
میزان تولید
rated output
U
توان نامی
output data
U
داده خروجی
output bound
U
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
marginal output
U
تولید نهائی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
motor output
U
توان موتور
national output
U
تولید ملی
output devices
U
شیوههایتولید
output capacitance
U
فرفیت خروجی
output jack
U
جکخروجی
output monitor
U
صفحهنمایشگرخارجی
maximum output
U
خروجی حداکثر
output channel
U
مجرای خروجی
output channel
U
کانال خروجی
output circuit
U
مدار خروجی لامپ الکترونی
output buffer
U
میانگیر خروجی
output box
U
جعبه فیوز
output bound
U
کران خروجی
net output
U
تولید خالص
tatal output
U
خروجی کل
optimum output
U
تولید بهینه
voice output
U
خروجی صوتی
voice output
U
خروجی به صورت صدا
optimum output
U
تولید مطلوب
output amplifier
U
تقویت کننده خروجی
output area
U
ناحیه
output area
U
خروجی
output area
U
ناحیه خروجی
reactor output
U
توان راکتور
input/output
U
بررسی
output pentode
U
لامپ پنج قطبی خروجی
output per head
U
تولید سرانه
output per head
U
بازده سرانه
output power
U
توان خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output rate
U
نرخ تولید
output resonator
U
همنواگر جعبهای خروجی
output routine
U
روال خروجی
output shaft
U
محور خروجی
output meter
U
سنجه انرژی خروجی
output media
U
رسانه خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input output
U
ورودی خروجی
output electrode
U
الکترد خروجی
increase of output
U
افزایش توان
output equipment
U
تجهیزات خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
output stage
U
مرحله خروجی
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
output transformer
U
مبدل خروجی
output triode
U
لامپ تریود خروجی
output tube
U
لامپ خروجی
output unite
U
واحد خروجی
output variability
U
تغییرات تولید
output voltage
U
ولتاژ خروجی
output voltage
U
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
output state
U
حالت خروجی
output stream
U
مسیل خروجی
output stream
U
نهر خروجی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com