English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7581 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gold-rimmed U آنچهلبهوقالبطلاداشتهباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rimmed U دوره دار
rimmed U حاشیه دار
rimmed U کم دار
horn-rimmed U بهشکلشاخ - بهشکلبوق
Gold <adv.> <noun> U رنگ طلائی
gold U Au :symb
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
gold U چشم گاومیش
gold U دایره مرکزی هدف
gold U جامه زری
gold U اندود زرد نخ زری
gold U ثروت رنگ زرد طلایی
gold U پول
gold U سکه زر
gold U زر
gold U طلا
gold standard U پایه طلا
gold standard U واحد طلا
gold solder U لحیم طلا
gold standard U نظام پولی طلا
gold standard U نظام پایه طلا
gold standards U سیستم پشتوانه طلا
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
gold thread U گلابتون زر
gold refinery U واحد تصفیه طلا
gold pool U صندوق مشترک طلا
gold refining U تصفیه طلا
gold leaf U زرورق نازک
gold market U بازار طلا
gold mining U استخراج طلا
gold or silver U گلابتون
gold palm U نوعی نشان جنگی
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
gold leaf U ورقه طلای نازک
gold parity U برابری طلا
gold parting U تصفیه طلا
ingot gold U شمش طلا
ingot of gold U شمش طلا
inlaid with gold U زرنشان
gold dust U خاک طلادار
gold-plated U آبطلا دادهشده - طلااندودشده
gold fish U ماهی طلایی
heart of gold <idiom> U شخصیت بخشنده داشتن
All that glitters is not gold . <proverb> U هر چیزى که مى درخشد طلا نیست.
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
as good as gold <idiom> U مثل یک تکه جواهر
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
gold dust U گرد طلا
white gold U الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
inlaid with gold U زرکوب
inlaid with gold U طلا کوب
paper gold U طلای کاغذی
red gold U زر
red gold U پول
the name of the unit of gold U دینار
to dig gold U زرکندن
to dig gold U زردراوردن
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
gold medal U مدال طلا
gold bar U شمش طلا
gold beater U زرورق ساز
gold beating U زرکوبی
gold beating U زرورق سازی
gold beetle U سوسک طلایی
gold bug U سوسک طلایی
gold cloth U زربفت
gold cloth U زری
gold amalgam U جیوه امیخته بازر
gold carats f. U زرهیجده عیار
gold washer U کسیکه خاک زرداررابرای زرجویی میشوید لاوک خاکشویی
gold medals U مدال طلا
gold fish U ماهی قرمز
fool's gold U پیریت
fool's gold U سولفور اهن
dutch gold U زرورق بدل
gold tisane U زر بافت
gold tisane U زربفت
gold washer U خاکشو
gold contacts U اتصالات الکتریکی
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
gold crisis U بحران طلا
gold field U ناحیه زرخیز
gold fever U اتش حرص که درجویندگان زرافروخته میشود
gold flow U جریان طلا
gold flow U انتقال طلا
gold foil U ورقه زر
gold foil U زرورق کلفت
gold fever U حرص زرجویی
gold filled U دارای روکش طلا
gold embroidery U زردوزی
gold digger U جوینده طلا
gold reserve U اندوخته طلا
gold digger U زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
gold lace [braids] U گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
gold oak leaf U برگ خرما
The gold market is booming . U بازار طلااینروزها گرم است
My gold ring is in pawn. U انگشتر طلایم درگرو است
the streets are paved with gold <idiom> U از در و دیوار شهر پول می بارد
rolled gold bracelet U دست بند طلایی [غلتیده ]
gold leaf electroscope U الکتروسکپ با برگههای طلا
gold import point U نقطه ورود طلا
gold worked steel U فولاد اصلاح شده
gold currency system U نظام پولی طلا
gold bullion standard U پایه طلای غیر مسکوک
gold bullion standard U پایه شمش طلا
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
international gold standard U پایه طلای بین المللی
gold import point U حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
gold exchange standard U پایه ارز طلا
gold export point U قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
silver inwrought with gold U سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
gold backing system U نظام پایه طلا
gold and silver plant U حشیشه القمر
to alloy gold with copper U بارزدن
to alloy gold with copper U عیارزدن
gold backing system U نظام پشتوانه طلا
to alloy gold with copper U امیختن
the morning hour has gold in its mouth <proverb> U سحرخیز باش تا کامروا باشی
full bodied gold coin U سکه طلای تمام عیار
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history Forum search
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1مگر انگوشترت
0LET ME BEHOLD
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com