English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forward/reverse U جلو/عقببرنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reverse U بدبختی
reverse U پشت
reverse U معکوس کننده
reverse U معکوس
reverse U وارونه
reverse U بدل کاری
reverse U برگرداندن پشت و رو کردن
reverse U نقض کردن
reverse U فهر
reverse U شکست وارونه کردن
reverse U شکستنی مخالف
reverse U خلاف جهت
reverse U برگشتن
reverse U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse U نقض کردن واژگون کردن
reverse U داده ازگیرنده به فرستنده
reverse U حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse U حرکت در جهت مخالف
instead of the reverse U بجای وارونه این
reverse U وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse U معکوس کردن
reverse U لغو کردن
reverse U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse U کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverse U حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse U عکس ضد
reverse video U ویدئوی معکوس
reverse video U صفحه نمایش معکوس
naked reverse U حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
reverse gear U دنده معکوس
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
reverse video U کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
reverse control U کنترل معکوس
double reverse U شوت برگردان به دروازه
reverse osmosis U اسمز معکوس
reverse image U تصویر وارونه
reverse dive U شیرجه وارونه
reverse current U جریان معکوس
reverse bias U تغذیه معکوس
reverse bias U پیشقدر معکوس
indian in reverse U هندی معکوس
reverse pitch U گام معکوس
reverse speed U سرعت معکوس
reverse thrust U تراست معکوس
reverse slope U شیب معکوس
reverse gears U دنده معکوس
reverse polarity U پلاریته معکوس
reverse slope U ضد شیب
to suffer a reverse U شکست خوردن
The car is in the reverse gear. U اتو موبیل توی دنده عقب است
reverse slide change U تعویضاسلایدوارونه
reverse polish notation U نشان گذاری لهستانی معکوس
auto reverse button U دکمهمعکوساتوماتیک
reverse stitch button U دکمهوارونهکنندهدوخت
fireman's carry from outside and reverse U پیچ یک دست و یک پا از پشت دست
maximum reverse r.m.s. voltage U ولتاژ سد موثر حداکثر
reverse flow engine U توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
reverse current cutout U افتامات
reverse chicken wing U نوعی کلید کشی
king's indian in reverse U هندی شاه معکوس
reverse flow regin U ناحیه جریان معکوس
reverse current circuit breaker U مدارشکن جریان معکوس
reverse side of metal work U پشت کار فلزی
leg ride and reverse chicken wing U سگک قفل قیصر
forward-looking U آیندهنگرانه
forward-looking U نوگرایانه
no. 8 forward U محاجمشماره8
forward-looking U پیشرو
forward-looking U مترقی
right forward U پیشروراست
look forward U انتظار چیزی را داشتن
forward-looking U پیشاندیش
to go forward U پیش رفتن
to go forward U جلورفتن
forward tell U انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
to help forward U جلو انداختن
to look forward U جلو
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
to look forward to U انتظار داشتن
to look forward to U استقبال کردن
forward-looking U آیندهنگر
to help forward U پیش بردن
forward-looking U نوگرا
forward U سلف
forward U فوروارد
forward U مهاجم
forward U به سمت سینه
forward U به پیش
forward U فرمان پیش پیش
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
to look forward to something U منتظر چیزی شدن
forward U بیع سلف
forward U حرکت به جلو یا مقابل
forward U ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید
forward U که یک بسته داده را از یک بخش در بخش دیگر کپی میکند
forward U عمل پل
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
to look forward to something U انتظار چیزی را داشتن
forward U به جلو
forward U ارسال کردن
I look forward to seeing you. U خوشحالم میشم که ببینمت.
forward U ببعد
forward U پیش
forward U جلو
outside forward U بازیگر گوش
look forward to something <idiom> U را لذت پیش بینی کردن
Looking forward to it U پیشبینی اش میکنم [میشود]
forward U بازی کن ردیف جلو به جلو
I'm looking forward to seeing you again. U منتظر دیدار دوباره شما هستم.
forward U جلوانداختن
forward U جلو قایق
forward U فرستادن رساندن
forward U جسور
forward U جلوی گستاخ
to look forward to something U با خوشحالی منتظر چیزی شدن
to look forward to something excitedly U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
right wing forward U پیشرو دست راست
forward position U موقعیت رو به جلو
put forward U جلوانداختن
throw forward U بردن غیرمجاز توپ به جلو
forward march U قدم رو
Come forward a little (little bit)more. U یک قدری دیگه بیا جلو
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
roll forward U , با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
to put forward U برجسته نمودارکردن
to take a step forward U گامی سوی جلو برداشتن
to take a step forward U یک قدم پیش نهادن
trim forward U نشست سینه
trim forward U stem by trim :syn
wing forward U فوروارد گوش
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
centre forward U مرکز
fast forward U جلوبر
forward swing U تاباولیه
fast-forward U جلو زدن فیلم
left forward U فورواردچپ
to put forward U جلوه دادن
to put forward U پیش اوردن
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
set forward U فشار پیشروی
shift forward U انتقال به جلو
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
store and forward U انبارش و ارسال
store and forward U ذخیره و ارسال
to feverishly look forward to something U با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن
to bring forward U بصفحه دیگربردن
to carry forward U منقول ساختن
I very much look forward to meeting you soon. U من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
He took a few steps forward . U چند قدم جلو آمد
put forward U جلو بردن
forward purchase U معامله سلف
forward lap U پوشش جلو
forward echelon U رده جلوی نبرد
forward echelon U رده جلو
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
forward delivery U تحویل دراینده
forward delivery U تحویل به وعده
forward dealing U معامله به وعده
forward current U جریان ولتاژ مستقیم
forward conductance U برق رسانایی مستقیم
forward lap U باله جلو
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
forward post U پستهای دیده ور جلو
forward post U پست استراق سمع جلو
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
forward observer U دیدبان مقدم
forward observer U دیدبان جلو
forward motion U جنبش پیشرو
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
carrige forward U پس کرایه
carriage forward U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage forward U کرایه در مقصدپرداخت میشود
carriage forward U پس کرایه
brought forward U منقول ازصفحه پیش
bring forward U ارائه دادن
bring forward U نظرکردن به
bring forward U تولید کردن
carry forward U منقول ساختن
carry forward U مبلغ منقول
center forward U سانترفوروارد
forward breast U طناب شماره دو
forward bias U پیشقدر به جلو
forward association U تداعی رو به جلو
forward area U منطقه جلوی رزم
forward area U منطقه جلو
freight forward U پس کرایه
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
center forward U بازیگر نوک حمله
center forward U نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
bring forward U معرفی کردن
forward purchase U خرید سلف
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com