English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optics U علم مطالعه در خواص نور
optics U اپتیک
optics U علم روشنایی
optics U فیزیک نور
optics U علم بینایی
optics U نورشناخت
optics U نورشناسی
fibre optics U انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
fibre optics U وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
fiber optics U الیاف نوری
fiber optics U فیبر نوری
fiber optics U علم فایبراپتیک
electron optics U نورشناخت الکترونیک
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
coated optics U عدسیهای اب داده شده
coated optics U عدسیهای روکش دار
fibre optics U لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
folded U لا
folded U بشکست خود اعتراف کردن بکسب یا شغل پایان دادن
folded U یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folded U روش تا کردن کاغذ
folded U تا
folded U جا کردن
folded U دراغل کردن
folded U چندلا
folded U چندان
folded U حصار
folded U دسته یا گله گوسفند
folded U اغل گوسفند
folded U چین
folded U تاکردن
folded U تا زدن
folded U پیچیدن
folded U پیچ
folded U تا زدن یا شدن
folded U تا کردن
folded U تاخوردن
folded U بهم امیختن
folded U چین خوردگی زمین
folded dipole U انتن دو قطبی دولا
folded in mist U مه گرفته
folded picture U تصویر تا خورده
with arms folded a U دست بسینه
with folded arms U دست بسینه
with folded arms U دست به سینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com