English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
exploded U محترق شدن
exploded U منفجر شدن ترکیدن
exploded U منبسط کردن
exploded U گسترده کردن
exploded U منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
At last his anger exploded. U عاقبت از زور خشم ترکید
exploded view U شرحی از یک ساختمان جامد
exploded view U منظره شکافته شده مدل بریده
exploded view U منظره بریده
exploded pie graph U نمودار گرد تفکیک شده
To burst ( exploded) a bomb. U بمب ترکاندن
Many people were hurt when the boiler exploded. U وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com