English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zone U بخش
zone U قلمرو
zone U مدار
zone U مدارات
zone U کمربند
zone U منطقه ناحیه
zone U حوزه
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U ناحیهای شدن
zone U ناحیه
zone U منطقه
zone U منطقه عمل
zone U محوطه
zone U کمربند حبه باروت
zone U دفاع منطقهای
zone U منطقه دفاعی
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U حیطه محدوده
zone U نوار
zone U زون
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U ناحیه دسته بندی
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
buffer zone U منطقه پیشگیری
buffer zone U منطقه تامین
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone U منطقه ساعتی جهانی
active zone of well U حوزه فعال چاه
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aeration zone U منطقه هواگیر
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
attack zone U منطقه حمله
attacting zone U منطقه دروازه
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
beatten zone U منطقه مورد اصابت
beatten zone U منطقه مضروبه
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
blind zone U منطقه کور
coastal zone U منطقه ساحلی
combat zone U منطقه رزم
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
communication zone U منطقه مواصلات
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
contiguous zone U منطقه مجاور
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
control zone U منطقه کنترل هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
danger zone U منطقه خطر
dead zone U زاویه بیروح
defense zone U منطقه پدافند
demilitarized zone U منطقه بی طرف
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
depletion zone U ناحیه تخلیه
depth of hardening zone U عمق سختی
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
drop zone U منطقه فرود
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود چترباز
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
edge zone U اطراف لبه
edge zone U ناحیه لبه
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
extraction zone U منطقه پرتاب بار
floral zone U منطقه گیاهی
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
forbidden zone U ناحیه ممنوع
free zone U منطقه ازاد
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد تجاری
frigid zone U منطقه منجمده
genital zone U ناحیه تناسلی
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
heat affected zone U ناحیه پیوند
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
identification zone U منطقه تشخیص هدف
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
indifference zone U ناحیه خنثی
inner zone U منطقه داخلی
inner zone U منطقه اتش داخلی
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
intermediate zone U ناحیه ی میانی
intertidal zone U نوار جذر و مدی
Other Matches
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
prohibited zone U حریم
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone U نوار نوری
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
saturated zone U منطقه اشباع
sensitive zone U منطقه حساس
separation zone U منطقه حد
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
shadow zone U منطقه کور عمق اب
skip zone U منطقه کور رادیویی
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
strike zone U منطقه خط سیر
oral zone U ناحیه دهانی
neutral zone U منطقه بیطرف
neutral zone U منطقه بی طرف
intertidal zone U نوار کشندی
joint zone U منطقه مشترک
kill zone U کشتارگاه
kill zone U منطقه کشتاردشمن
landing zone U منطقه فرود
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone U منطقه حیاتی
life zone U منطقه زیست شناسی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
neutral zone U منطقه خنثی
prohibited zone U منطقه ممنوعه
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
zone of contact U ناحیه تماس
zone of contact U محل برخورد
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire U منطقه تیر
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
attacking zone U منطقهحمله
defending zone U نقطهدفاعی
school zone U قلمرومدرسه
service zone U بخشسرویسزدن
battle zone U منطقهجنگی
exclusion zone U مکانممنوعه
zone of aeration U منطقه هواگیر
zone of action U منطقه عملیات یکان
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
tensile zone U منطقه کششی
the frigid zone U منطقه افسرده
the frigid zone U منطقه منجمده
torrid zone U منطقه حاره
weight zone U مربع وزن گلوله
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone defence U دفاع منطقهای
zone fire U اتش درو
zone fire U اتش درو در عمق
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
zone of action U منطقه عمل
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
root-hair zone U بخشموییریشه
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com