English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
Other Matches
squirrel cage U قفس سنجابی
squirrel cage U قفس السنجاب
squirrel cage U قفسه محافظ
squirrel cage motor U موتور قفسی
squirrel cage rotor U سیم پیچ قفسی
squirrel U سنجاب یا خز موش
squirrel U موش خرما
Squirrel U سنجاب
squirrel refle U تفنگ دهانه باریک
squirrel rifle U تفنگ لوله کوتاه
squirrel gun U تفنگ لوله کوتاه
cage U جعبه
cage U تالار سرپوشیده
cage U قضیه
cage U قفل کردن یک ژایرو دروضعیت ثابت و معین
to cage up U در زندان افکندن
to cage up U درقفس نهادن
cage U قفس
cage U درقفس نهادن
cage U درزندان افکندن
cage U قفسه
cage U اطاق اسانسور کارگاهی
cage U بازی بسکتبال
cage rotor U رتور قفسی
cage rotor U رتور اتصال کوتاه
cage rotor U رتور سنجابی گردانه قفس سنجابی
cage compound U ترکیب قفسی
bogen cage U قفس بوگن
batting cage U حصار توری برای تمرین بیس بال
safety cage U قفسهبازی
rib cage U قفسه سینه
rib-cage U قفسه سینه
rib cage U قفسه صدری
card cage U محفظه کارت
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
rib-cage U قفسه صدری
bell-cage U [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
needle cage U قفس سوزنی
faraday's cage U قفس فاراده
thoracic cage U قفسه سینه
thoracic cage U قفسه صدری
This canary and its mate are in the same cage U این قناری وجفتش در یک قفس هستند
prisoner of war cage U زندان زندانیان جنگی
prisoner of war cage U محل تجمع اولیه اسرای جنگی
do a double take <idiom> U با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double p U پاروی دوسر
double in U درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double out U 081 خارج
double out U درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double in U 081 تو
double U اندازه دو برابر
double U دو برابر بزرگتر
double U دوبار
double U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double a U زنای محصن بامحصنه
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double a U زنای مردزن داربازن شوهردار
double U بازی دونفره خطای دبل
double-take U یکه خوردن
double-take U واکنش دوگانه
double zero U صفر2برابر
on the double U فرمان بدو رو
double-six U دوطرفشش
on the double U بدو رو
it is useful for a double p U برای دوکارسودمنداست
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up U دولا شدن
double up U در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up U دولاکردن
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U مضاعف
double U دو برابر کردن
double U دو برابر
double U تاکردن
double U مضاعف کردن دولا کردن
double U :دوبرابر کردن
double U همزاد
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double U دوسر المثنی
double U دولا
double U جفت
double U : دو برابر دوتا
double U دو نفره
double U تصویر قرینه
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double U دویدن
double U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double U دو برابرشدن یا کردن
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U بازی دوبل
double U دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U مضاعف نمودن
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U دواسترایک متوالی
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double U توپزن 0001امتیازی فصل
double precision U دقت مضاعف
double punch U منگنه مضاعف
double refraction U انکسار مضاعف
double precision U مضاعف
double precision U دقت
double refraction U شکست مضاعف
double oxer U مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
double window U پنجره دو جداره
double pica U حروف 42 پونط
double pneumonia U اماس هر دو شش
double pole U با دو قطب
double pole U دو قطبی
double poppy U گل هزاره
double refraction U شکست دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double reverse U شوت برگردان به دروازه
double star U دوگانه
double star U دوتایی
double ressaunt U [ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
double space U یک خط درمیان نوشتن
double space U یک سطر در میان
double sixes U دو شش
double tape U نوار مساحی مضاعف
double sixes U جفت شش
double shear U تنش برشی دوتایی
double seam U درز دوبل
double sampling U نمونه گیری چندگانه
double salt U ملح مضاعف
double salt U نمک مضاعف
double row U دوطرفه
double row U موتور
double rhyme U شعر دو قافیهای
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double organs U اندامهای جفتی
double junction U اتصال مضاعف
double integral U انتگرال دوبل
double-digit <adj.> U دو رقمی
double image U تصویر مضاعف
double hyphen U این علامت //
double hook U قلاب ماهیگیری دو طرفه
double hit U دوبله
double hit U دو ضربه غیرمجاز پی در پی
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double helix U مارپیچ دوگانه
double header U دو دور مسابقه یک تیم در یک روز
double header U دوسر
double hardening U سخت گردانی مضاعف
double guard U دفاع با دو دست
double frequency U فرکانس دوبل
double kick U دو ضربه پی در پی
double knee U لوله زانویی دوبل
double knot U گره دوبل
double or quits U بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
double motor U دوموتوره
double minimum U جفت کمینه
double minded U بی ثبات
double minded U فریبنده
double minded U متلون
double minded U دودل
double mind U فریبنده
double mind U منلون
double mind U دردل
double lock U دوبارکلیدگردانیدن در
double line U خط مضاعف
double limiter U محدود کننده مضاعف
double ignorance U جهل مرکب
double length U طول مضاعف
double length U با طول مضاعف
double leg U زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
double foult U خراب کردن پی در پی دوسرویس
double taxation U مالیات بندی مضاعف
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
double seat U صندلیدونفره
double scull U پارویدوبله
double ring U گوددوبله
double reed U نوعیآلتموسیقیدوبله
with double cream U با کرم یا خامه زیاد
double pennant U پرچمدوگوش
double handles U دستهدوبله
double flat U نتسفیددوتایی
double bend U پیچدوبله
double-takes U واکنش دوگانه
double-takes U یکه خوردن
double boiler U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
double Dutch U طناببازی دوتایی نامفهوم
double chins U غبغب
double chin U غبغب
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
a double room U یک اتاق دو نفره
double back <idiom> U برگشتن
double decker U اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double-glazing U شیشهدوجداره
double-glaze U پنجرهدوجداره
double room U اتاقدونفره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com