Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double end wrench
U
اچار دو سر
double end wrench
U
اچار تخت دوسر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double ended box wrench
U
اچار رینگی دوسر
double head wrench
U
اچار دوسر
Other Matches
wrench
U
اچار فرانسه
wrench
U
پیچ خوردن
wrench
U
چرخش
wrench
U
پیچ دادن
wrench
U
تند
wrench
U
اچارفرانسه
wrench
U
اچار
wrench
U
عمل تندو وحشیانه
wrench
U
اچار پیچکشی
wrench
U
نقشه فریبنده
wheel wrench
U
آچار چرخ خودرو
mole wrench
U
آچارگوشتی
pipe wrench
U
اچار لوله
chuck wrench
U
اچار سه نظام
box wrench
U
اچار بوکس
plumbing wrench
U
آچارسربکاری
monkey wrench
U
اچار لوله
box wrench
U
اچار رینگی
four way rim wrench
U
اچار صلیبی
four way rim wrench
U
اچار بکس
grip wrench
U
اچار لوله
monkey wrench
U
کولیس
adjustable wrench
آچار فرانسه
arbor wrench
U
اچار مرغک فرز
automotive wrench
U
اچار اتومبیل
pin wrench
U
اچار سرسنجاقی
pipe wrench
U
اچار لوله بازکن
box wrench
U
اچار بکس
strap wrench
U
آچارتسمهدار
torquo wrench
U
اچار ترک
torque wrench
U
اچار ترک
monkey wrench
U
اچارفرانسه بزرگ
pipe wrench
U
لوله گیر
brace rim wrench
U
اچار محکم کننده دوره
valve seat wrench
U
دریچهآچارپایه
fire hydrant wrench
U
آچارمخصوصشیرآتشنشانی
chain pipe wrench
U
اچارزنجیرهای
bull dog wrench
U
اچار مخصوص لوله گاز
adjustable nut wrench
آچار فرانسه
throw a monkey wrench into
<idiom>
U
آرام آرام متوقف کردن چیزی
open end wrench
U
اچار تخت دو سر
sparking plug wrench
U
اچار شمع اتومبیل
cross bar wrench
U
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
U
آچار چرخ خودرو
double up
U
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up
U
دولاکردن
double out
U
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double up
<idiom>
U
اتاق خود را باکسی شریک بودن
double three
U
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double
U
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double
U
اندازه دو برابر
double
U
دو برابر بزرگتر
double
U
دوبار
double
U
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double
U
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double
U
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
do a double take
<idiom>
U
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double up
U
دولا شدن
double a
U
زنای محصن بامحصنه
double a
U
زنای مردزن داربازن شوهردار
double-six
U
دوطرفشش
double zero
U
صفر2برابر
double-take
U
واکنش دوگانه
double-take
U
یکه خوردن
double
U
مضاعف
double p
U
پاروی دوسر
on the double
U
فرمان بدو رو
on the double
U
بدو رو
it is useful for a double p
U
برای دوکارسودمنداست
double out
U
081 خارج
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double
U
دو برابر کردن
double
U
دو برابر
double
U
تاکردن
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
:دوبرابر کردن
double
U
همزاد
double
U
دوسر المثنی
double
U
دولا
double
U
جفت
double
U
: دو برابر دوتا
double in
U
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double
U
دو نفره
double
U
تصویر قرینه
double in
U
081 تو
double
U
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
U
مضاعف نمودن
double
U
دو برابرشدن یا کردن
double
U
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
دویدن
double
U
بازی دوبل
double
U
بازی دونفره خطای دبل
double
U
دواسترایک متوالی
double
U
توپزن 0001امتیازی فصل
double junction
U
اتصال مضاعف
double hyphen
U
این علامت //
double hook
U
قلاب ماهیگیری دو طرفه
double sampling
U
نمونه گیری چندگانه
double image
U
تصویر مضاعف
double salt
U
ملح مضاعف
double hit
U
دوبله
double integral
U
انتگرال دوبل
double kick
U
دو ضربه پی در پی
double salt
U
نمک مضاعف
double ignorance
U
جهل مرکب
double hit
U
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double seam
U
درز دوبل
double taxation
U
مالیات مضاعف
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double star
U
دوگانه
double star
U
دوتایی
double header
U
دوسر
double header
U
دو دور مسابقه یک تیم در یک روز
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
double space
U
یک سطر در میان
double sixes
U
دو شش
double sixes
U
جفت شش
double shear
U
تنش برشی دوتایی
double helix
U
مارپیچ دوگانه
double team
U
تیم دونفره
double row
U
دوطرفه
double row
U
موتور
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
double pneumonia
U
اماس هر دو شش
double line
U
خط مضاعف
double lock
U
دوبارکلیدگردانیدن در
double mind
U
دردل
double mind
U
منلون
double mind
U
فریبنده
double minded
U
دودل
double minded
U
متلون
double minded
U
فریبنده
double pica
U
حروف 42 پونط
double oxer
U
مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
double organs
U
اندامهای جفتی
double or quits
U
بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
double motor
U
دوموتوره
double minimum
U
جفت کمینه
double length
U
طول مضاعف
double pole
U
با دو قطب
double knot
U
گره دوبل
double rhyme
U
شعر دو قافیهای
double knee
U
لوله زانویی دوبل
double leg
U
زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
double refraction
U
انکسار دوبل
double refraction
U
شکست دوبل
double length
U
با طول مضاعف
double refraction
U
شکست مضاعف
double refraction
U
انکسار مضاعف
double punch
U
منگنه مضاعف
double precision
U
دقت مضاعف
double precision
U
مضاعف
double precision
U
دقت
double poppy
U
گل هزاره
double pole
U
دو قطبی
double minded
U
بی ثبات
double tent
U
چادر دو نفره
double decker
U
اتوبوس دوطبقه
[حمل و نقل]
double-faced
U
فرش های دو رو
[فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
double weft
U
[دو پود هم ظرافت را با هم در عرض بکار بردن]
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
double boiler
U
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
double boiler
U
حمام آب
double boiler
U
دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
with double cream
U
با کرم یا خامه زیاد
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
a double room
U
یک اتاق دو نفره
a double bed
U
یک تخت دو نفره
double-cross
<idiom>
U
گول زدن
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
double back
<idiom>
U
برگشتن
double-digit
<adj.>
U
دو رقمی
double window
U
پنجره دو جداره
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
double ressaunt
U
[ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
double-fronted
U
خانه دو در
double floor
U
دو کفی
double cone
U
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
double church
U
کلیسا دو طبقه
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
double arch
U
قوس جفتی
double-glazing
U
شیشهدوجداره
double-glaze
U
پنجرهدوجداره
double room
U
اتاقدونفره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com