English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystal balls U انتن رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
balls-up U انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
balls U انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
cannon balls U گلوله توپ
cannon balls U سرویس چکشی
cannon balls U پرش با بدن جمع
red balls U توپهایقرمز
object balls U توپهایهدف
masked balls U رقص با نقاب
masked balls U رقص با هیئت مبدل
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
one and nine balls billiard U بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
masked balls U بال ماسکه
crystal U کریستال
crystal U شفاف
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U بلور کوارتز
crystal U بلور
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal transducer U کریستالی
crystal water U اب تبلور
detecting crystal U بلور اشکارساز
distorted crystal U بلور واپیچیده
filter crystal U کریستال صافی
host crystal U بلور زمینه
host crystal U بلور میزبان
crystal transducer U مبدل
crystal structure U ساختار بلور
crystal plane U صفحه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal rectifier U دیود
crystal plane U سطح بلوری
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal set U اشکارساز کریستالی
crystal set U گیرنده اشکارساز
iceland crystal U بلور ایسلند
ideal crystal U کریستال ایده ال
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
crystal clear U واضح-مبرهن
crystal drop U اشککریستالی
crystal button U ریسهکریستالی
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
single crystal U تک بلور
rock crystal U سنگ بلور
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
mixed crystal U کریستال امیخته
mixed crystal U کریستال مخلوط
metal crystal U بلور فلز
ionic crystal U بلور یونی
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
crystal plane U سطح کریستالی
crystal ball U انتن رادار
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal diode U دیود بلوری
crystal diode U دیود
crystal energy U انرژی بلور
crystal defect U نقص بلور
crystal system U دستگاه بلور
crystal filter U صافی بلورین
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal control U تنظیم با بلور
crystal axis U محور کریستال
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal U کریستال مایع
atomic crystal U بلور اتمی
cast crystal U بلور ریخته
colored crystal U بلور سنگین
covalent crystal U بلور کووالانسی
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal allotropy U چند شکلی بلور
crystal gazing U بلور بینی
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal pendant U اویز
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
crystal lattice U شبکه بلورین
crystal growth U رشد بلور
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal grain U دانه بلوری
crystal lattice U شبکه بلور
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal glass U بلور
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
crystal lattic U شبکه کریستالی
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
crystal field theory U نظریه میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com