English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
balls U انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
balls-up U انجام کاریبهبدترینوجهممکن-همراهبا اشکالواشتباه
red balls U توپهایقرمز
object balls U توپهایهدف
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
one and nine balls billiard U بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
masked balls U بال ماسکه
masked balls U رقص با هیئت مبدل
masked balls U رقص با نقاب
cannon balls U پرش با بدن جمع
cannon balls U سرویس چکشی
cannon balls U گلوله توپ
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U انتن رادار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com