Perdic | coupled | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 29 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	coupled U	زوج
	coupled U	جفت
	coupled U	دوتا
	coupled U	زن وشوهر بهم بستن
	coupled U	پیوستن
	coupled U	جفت کردن
	coupled U	جفت شدن
	coupled U	وصل کردن
	coupled U	زوج یا جفت
	coupled U	جفت نیرو
	coupled U	زوج نیرو
	coupled U	زن و شوهر
	coupled U	دو نامزد
	coupled U	تزویج شدن
	coupled U	جفت شدن درگیر شدن
	coupled U	ترکیب با یکدیگر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	coupled with this U	علاوه براین
	tightly coupled U	کامپیوترهای بهم وابسته
	emitter coupled U	جفت شده از راه ساتع کننده
	direct coupled U	مستقیما جفت شده
	coupled mode U	روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
	coupled mode U	روش کنترل خودکار
	coupled columns U	ستون های دوتایی
	charge coupled device U	حافظه با اطلاعات چرخان
	charge coupled device U	دستگاه توام با بار
	emitter coupled logic U	طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
	charge coupled device U	دستگاه بار جفت شده
	charge coupled device U	اسباب تزویج علامت
	direct coupled transistor logic U	سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy