English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
complete ditch U گود کامل
complete ditch U گودبرداری کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complete U کامل
complete U خاتمه دادن به یک کار
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete U تام
complete U تکمیل کردن
complete U تمام
complete U کامل کردن انجام دادن
complete U بانجام رساندن
complete U تکمیل
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
complete graph U گراف کامل
complete inventory U موجودی کامل
complete offence U جرم تام
complete oligopoly U انحصار چند جانبه کامل
complete sound U فشنگ کامل
complete substitution U جانشینی کالاها
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
It was a complete surprise to me . U کاملا" غافلگیر شدم
rounds complete U فرمان تیر تمام
rounds complete U تیر تمام شد
complete substitution U جانشین کامل
Shen wI'll the work be complete? U اینکار کی کامل می شود ؟
ditch U گودال
ditch U شهر
ditch U نهراب گودال کندن
ditch U راه اب
ditch U حفره
ditch U خندق
last-ditch U مذبوحانه
last-ditch U وابسته به آخرین تلاش
last-ditch U آخرین فرصت
ditch U چاله
ditch U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch U ابرو
to go into the ditch U با خودرو به خندق جاده رفتن
ditch U ابرو کنار راه کنده
ditch U سنگرکندن
ditch U جوی
ditch U نهر
ditch U گودال سنگر رابط خندق کندن
A complete shambles. Hotch -poych. U آش شله قلمکار (قاطی پاتی )
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
road ditch U راه آب [کنار جاده]
road ditch U خندق جاده
open ditch U نهر روباز
intercepting ditch U جوی کوهی ابروی بالای کند
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
intercepting ditch U نهر کوهی
imcomplete ditch U گود ناقص
collector ditch U راه اب زهکش
quarter ditch U نهری که اب جویهای کوچک را جمع اوری کرده و به کانال تخلیه هدایت میکند
as dull as a ditch-water U مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
border ditch irrigation U ابیاری نواری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com