Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
communication engineering
U
مهندسی مخابرات
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
engineering
U
بررسی فنی
engineering
U
مهندسی
engineering
U
علم الهندسه
lighting engineering
U
تکنیک روشنایی
illuminating engineering
U
مهندسی روشنایی
hydrulic engineering
U
مهندسی هیدرولیک
human engineering
U
مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
highway engineering
U
تکنیک جاده سازی
highway engineering
U
مهندسی جاده سازی
illuminating engineering
U
تکنیک روشنایی
knowledge engineering
U
مهندسی معلومات
chemical engineering
U
مهندسی شیمی
lighting engineering
U
مهندسی روشنایی
log engineering
U
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
engineering measurement
U
اندازه گیری فنی
automotive engineering
U
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
social engineering
U
مهندسی اجتماعی
gas engineering
U
مهندسی گاز
fuel engineering
U
مهندسی سوخت
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
engineering material
U
مصالح مهندسی
engineering economics
U
اقتصاد مهندسی
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
engineering circuit
U
کانال ارتباطی فنی
engineering circuit
U
مدار فنی
electric engineering
U
الکتروتکنیک
electric engineering
U
مهندسی برق
engineering material
U
موادمهندسی
engineering works
U
کارخانه ماشین سازی
engineering office
U
دفتر مهندسی
engineering workshop
U
کارگاه
engineering units
U
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
engineering test
U
ازمایش صحت کار دستگاه ازمایشات فنی
engineering surveys
U
مطالعات مهندسی
engineering stress
U
تنش فاهری
engineering steel
U
فولاد ماشین سازی
engineering steel
U
فولاد مهندسی
engineering office
U
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
railroad engineering
U
مهندسی یا تکنیک راه اهن
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
specialist engineering
U
مهندس متخصص
software engineering
U
مهندسی نرم افزار
software engineering
U
مهندس نرم افزار
site engineering
U
مدیر ساختمان
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
sanitary engineering
U
مهندسی بهداشت
structural engineering
U
مهندسی محاسب
system engineering
U
مهندسی سیستم
engineering documents
U
پرونده های فناوری
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
genetic engineering
U
مهندسی زاد شناختی
genetic engineering
U
مهندسی ژنتیک
telephone engineering
U
تکنیک یا مهندسی تلفن
telegraph engineering
U
تکنیک تلگراف
radio engineering
U
مهندسی رادیو
radio engineering
U
تکنیک رادیو
radar engineering
U
مهندسی رادار
municipal engineering
U
مهندسی شهرسازی
municipal engineering
U
شهرسازی
precision engineering
U
مهندسی ابزار دقیق
metallurgical engineering
U
علم ذوب فلزات
precision engineering
U
تکنیک ابزار دقیق
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
structual engineering
U
مهندس سازهای
metallurgical engineering
U
مهندسی متالوژی
mechanical engineering
U
مهندسی مکانیک
civil engineering
U
مهندسی راه و ساختمان
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
nuclear engineering
U
تکنولوژی هستهای
low voltage engineering
U
مهندسی فشار ضعیف
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
low voltage engineering
U
تکنیک فشار ضعیف
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
high vaccum engineering
U
تکنیک خلاء
high tension engineering
U
مهندسی فشار قوی الکتریکی
high frequency engineering
U
مهندسی فرکانس بالا
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
human factors engineering
U
مهندسی عوامل انسانی
hydraulic lime engineering
U
ملاط ابی
hydraulic lime engineering
U
ملاطی که در زیراب سفت میشود
civil engineering works
U
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
structrual engineering industry
U
صنعت سازه
structrual engineering industry
U
صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
light current engineering
U
مهندسی جریان ضعیف
high frequency electrical engineering
U
مهندسی برق فرکانس بالا
communication
U
اطلاع
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
U
ابلاغیه
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
communication
U
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
communication
U
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
communication
U
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
communication
U
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
communication
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
communication
U
ارسال دریافت داده به جای صوت و تصویر
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
communication
U
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
communication
U
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
communication
U
عبور اطلاعات
communication
U
ارتباط
communication
U
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
communication
U
ماهواره
communication
U
مکاتبه
communication
U
ارتباطات
communication
U
مخابرات
communication
U
ارتباط و مخابرات
communication
U
مراوده وسایل ارتباطی
communication
U
نقل وانتقال
communication
U
ابلاغ
communication
U
ارتباطات مواصلات
communication
U
اخبار
communication
U
مخابره
communication
U
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
communication
U
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
communication
U
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
communication
U
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
one sided communication
U
ارتباط یکسویه
data communication
U
ارتباط دادهای
communication protocol
U
پروتکل ارتباطی
communication zone
U
منطقه مواصلات
communication signal
U
سیگنال مخابراتی
communication theory
U
نظریه ارتباط
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
data communication
U
انتقال اطلاعات
routes of communication
U
کانالهای ارتباطی
routes of communication
U
مسیرهای ارتباطی
communication chief
U
رئیس مخابرات یکان
communication of punishment
U
ابلاغ تنبیه
privileged communication
U
مدارک محرمانه
privileged communication
U
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
electric communication
U
مخابرات
data communication
U
مخابره داده ها
data communication
U
ارتباط داده ها
data communication
U
داد وستداطلاعات
communication technician
U
تکنیسین مخابرات
communication theory
U
تئوری مخابرات
communication system
U
نظام ارتباطی
communication set
U
دستگاهارتباط
communication tunnel
U
تونلمرتبطکننده
network communication
U
ارتباطشبکهای
communication cord
U
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
communication security
U
برقراری تامین مخابراتی
communication security
U
تامین مخابراتی
communication satellite
U
اقمارمخابراتی
communication satellite
U
ماهواره مخابراتی
communication devices
U
ماشینمرتبط
communication antenna
U
آنتنمرتبط
synchronous communication
U
ارتباط همزمان
tele communication
U
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
tele communication
U
ارتباط دور برد
telephone communication
U
ارتباط تلفنی
visual communication
U
ارتباط بصری
visual communication
U
مخابره بصری
wire communication
U
ارتباط با سیم
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
communication network
U
شبکه ارتباط
communication line
U
خط مخابراتی
communication channels
U
طرق مواصلاتی
communication channel
U
کانال ارتباطی
communication channel
U
کانل ارتباطی
communication channels
U
وسایل ارتباطی
communication channel
U
مجرای ارتباطی
communication center
U
مرکزارتباطات
communication center
U
مرکز مخابرات
communication chief
U
رئیس ارتباطات
communication circuit
U
مدار ارتباطی
communication interface
U
میانجی ارتباطی
communication engineer
U
مهندس مخابرات
communication device
U
دستگاه ارتباطی
communication line
U
خط ارتباطی
communication deception
U
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication link
U
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication deception
U
فریب مخابراتی
communication cover
U
پوشش مخابراتی
communication cable
U
کابل ارتباطی
communication cable
U
کابل جریان ضعیف
communication link
U
تسلسل مخابراتی
mass communication
U
ارتباط جمعی
lines of communication
U
خطوط مواصلاتی
communication link
U
اتثال ارتباطی
communication network
U
شبکه مخابراتی
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
U
شبکه ارتباطی
communication of punishment
U
ابلاغ مجازات
background communication
U
ارتباط پس زمینه
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
communication link
U
پیوند ارتباطی
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
communication standing instructions
U
دستورات ثابت مخابراتی
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
combined communication board
U
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
communication relay ship
U
ناو تقویتی مخابراتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com