English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circuit board U تخته مدار
circuit board U برد مدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
printed circuit board U تخته مدار چاپی
printed circuit board U ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
Other Matches
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U هیئت کمیسیون
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
board U تخته حاوی نقشه
board U شدن
board U تابلوی امتیازات
board U صفحه یامیز شطرنج
board U سکوی شیرجه
board U هیئت ژوری
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U میز غذا
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U تخته پوش کردن
board U پانسیون شدن
board U منزل کردن
board U هیات
board U میزشوریادادگاه
board U اغذیه
board U غذای روی میز
board U روکش کردن
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
by the board U از طرف پهلوی ناو
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
across the board U شامل تمام طبقات
across the board یکسره
To get on board. U سوار کشتی شدن
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
to go on board U سوارکشتی شدن
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
above board U بی حیله
above board به طور آشکار
board U کشتی
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U صفحه مدار
board U برد
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
board U تابلو
across the board U سرجمع
board U سوار
over the board U بازی شطرنج حضوری
board U تخته
go by the board U از ناو پرت شدن
circuit U مسیر
circuit U جریان الکتریکی
circuit U حوزه قضائی
circuit U پیست اتومبیلرانی
circuit U مدار جریان
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
circuit U حوزه قضایی یک قاضی دور
circuit U دوره
not circuit U مدار نقض
not circuit U مدار نفی
circuit U گردش
circuit U جریان حوزه
circuit U مدار
or circuit U مدار OR
circuit U پیست اسبدوانی
circuit U اتحادیه کنفرانس
circuit U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuit U احاطه کردن
circuit U اتصال الکتریکی
circuit U مسیر گردش
circuit U دایره
circuit U ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit U نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuit U مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuit U یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuit U اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuit U طرح گرافیکی یک مدار
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit U مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
open board U صحنه خلوت شطرنج
scaffold board U تخته چوب بست
scaffold board U تخته زیر پا
ouija board U لوح احضار
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
running board U تخته رکاب اتومبیل
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship U سوار کشتی
on board a ship U در کشتی
runing board U رکاب
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board U تابلو اعلانات
range board U میز تنظیم مسافت
notice board U تابلوی خبری
scale board U تخته نازک
pack board U وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
paddle board U تخته شنا
press board U مقوای فشرده
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
plotting board U پلاتینگ برد
sea board U دریاکنار
sea board U کناردریا
playing the board U بازی فی نفسه
playing the board U بازی بر صفحه
sea board U کناره دریا
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
paste board U کارت
paste board U مقوا
particle board U تخته خرده چوب
particle board U نوتخته
panel board U تابلوی برق
programmer board U برد برنامه ریز
multifunction board U برد چند وفیفهای
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
hard board U تخته فشاری
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
high board U سکوی شیرجه 3 متری
hiking board U تخته اتکای خم شونده در قایق
hotdogging board U تخته کوتاه موج سواری
how thick is the board? U کلفتی
how thick is the board? U تخته چقدراست
instrument board U تخته فرمان
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
insulation board U صفحه عایق
guide board U تابلو راهنما
gang board U تخته پل درازوباریک
fuse board U تخته فیوز
extender board U وسیله عیب یابی
fascia board U تخته لب بند
fibre board U فیبر تخته
finger board U جا انگشتی
float board U پره
foot board U تخته کف
free board U عمق یا ارتفاع ازاد
free board U ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board U فاصله بین اب و عرشه کشتی
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
diving board U دایو
junk board U مقوای کلفت
key board U صفحه تکمه ها
mantel board U در بالای بخاری
mason's board U ماله بنایی
mortar board U کپه ملاط
mortar board U کپه ساروج
mortar board U کلاه چتر گوش دانشکده
mother board U برد مدار چاپی اصلی
mother board U بردمادر
mother board U برد اصلی
mother board U تخته اصلی
mould board U در گاواهن خاک برکردان
mantel board U طاقچه چوبی
maneuvering board U لوحه سینماتیک
maneuvering board U لوحه مانور
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
knife board U نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
ledger board U تخته کف چوب بست ساختمان
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
logic board U تخته منطقی
logic board U برد منطقی
low board U سکوی یک متری شیرجه
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
diving board U تختهی شیرجه
tote board U تختهحملونقل
board and lodging U غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
board meeting U جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
chopping board U تختهسبزیو گوشت
draining board U آبچکانفرفشوئی
full board U هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
half board U هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
ironing board U میزاتو
sandwich board U آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
skirting board U تختهپارچهای
route board U تختهتعیینمسیر
pressing board U تختهفشرده
diving board U تخته پرش
emery board U سوهان ناخن
alighting board U تختهتراز
back board U جلدپشتی
backing board U تختهپشتیبان
board insulation U عایقتختهای
front board U مقوایجلویی
lighting board U تختهروشنایی
louvre-board U سکویروزنهدار
placard board U تختهپلاکارد
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
for full board U برای تمام پانسیون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com