Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plot
U
دسیسه
plot
U
نقشه
plot
U
ردنگاری یا ردنگاری کردن
plot
U
سنگ وسط چهارراه
plot
U
ترسیم
plot
U
نشانه میان چهارراه
plot
U
گراف یا نقشه
plot
U
ردیابی کردن
plot
U
توط ئه چیدن
plot
U
رسم
plot
U
نمودار
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot
U
رسم تصور
plot
U
طرح
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
plot
U
ثبت مسیریا نقاط
plot
U
بردن نقاط روی طرح
plot
U
توط ئه
plot
U
شکل کشیدن
plot
U
رسم نمودن
plot
U
کشیدن
plot
U
طرح ریزی کردن
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
قطعه
plot
U
نقطه موقعیت
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
U
نقشه کشیدن
plot
U
رسم کردن
plot
U
توط ئه چیدن رسم کردن
air plot
U
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
line plot
U
رسم خط
air plot
U
نقشه ناوبری هوایی
I'll need a plot of land .
U
یک قطعه زمین لازم دارم
scatter plot
U
ترسیم توزیعی
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
crt plot
U
لامپ تصویر تولید سیگنال
grass plot
U
سبز
grass plot
U
چمن
garden plot
U
بستان
garden plot
U
جالیز
garden plot
U
باغچه
scatter plot
U
ترسیم پراکنده
sortie plot
U
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
weave a plot
U
توط ئه چیدن
to form a plot
U
توط ئه دیدن
to form a plot
U
اسباب چینی کردن
to weave a plot
U
توط ئه دیدن
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
to weave a plot
U
دوزوکلک درست کردن
to plot a treason
U
توط ئه خیانتی دیدن
to hatch a plot
U
توط ئه کردن
to hatch a plot
U
دوزوکلک چیدن
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fallout wind vector plot
U
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
check up
U
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check
U
عیار گرفتن
check-up
U
بازبینی
check-up
U
کنترل
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
to check up
U
درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off
U
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
second check
U
بررسی نهایی
second check
U
بررسی دوباره
check off
U
تغییرروش بازی درتجمع
check out
U
تصفیه حساب کردن
check out
U
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
U
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check-up
U
کنترل کردن
to check out something
U
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
check up
U
معاینه کردن
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
امتحان کردن بازرسی
check
U
امتحان
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
U
بررسی کردن
check
U
مقابله کردن مقابله
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
U
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
U
ممانعت کردن
check
U
جلوگیری کردن از
check
U
چک
check
U
تطبیق کردن
check
U
بازرسی کردن
check
U
دریچه تنظیم
check
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
U
بازرسی شد
check
U
وارسی
check
U
و شدن بوی شکار
check
U
کیش
check
U
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
U
منع
check
U
تطبیق
check
U
بررسی
check
U
مقابله
check
U
چک بانک
check
U
نشان گذاردن
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
U
سنجیدن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
اجرای خشک یک برنامه
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
U
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check-in
U
وارد شدن
check
U
اطمینان از صحت چیزی
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check in
U
وارد شدن
check
U
مقابله کردن بررسی
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
ارزیابی کردن
check
U
مطالعه کردن
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
بررسی کردن
check
U
تحقیق کردن
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check-up
U
بازبینی کردن
check
U
محک زدن
check
U
تجزیه کردن
overflow check
U
بررسی سرریز
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
parity check
U
مقابله کردن توازن
parity check
U
بررسی توازن
priority of check
U
تقدم کیش
parity check
U
مقابله ایستایی
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
perpetual check
U
کیش دایم
pay check
U
چک حقوق
parity check
U
مقابله توازن
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
overflow check
U
بررسی سرریزی
odd even check
U
بررسی فرد و زوج
overflow check
U
مقابله سرریز
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
family check
U
کیش همگانی
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
fore check
U
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check
U
کنترل فرکانس
limit check
U
مقابله حدود
identity check
U
بازرسی شناسنامه
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
marginal check
U
برسی مرزی
limit check
U
بررسی حدی
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
even parity check
U
بررسی توازن زوج
marginal check
U
مقابله مرزی
machine check
U
برسی ماشین
identity check
U
بررسی هویت
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
visual check
U
مقابله دیداری
validity check
U
بررسی اعتبار
validity check
U
مقابله اعتبار
twin check
U
بررسی توام
twin check
U
مقابله توام
traveler's check
U
چک مسافرتی
transfer check
U
انتقال
visual check
U
مقابله بصری
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
What time should I check in?
U
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
security check
U
چکامنیتی
check-rail
U
ریلتنظیم
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
rain check
U
بلیط باران
transfer check
U
مقابله
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
system check
U
بررسی سیستم
sales check
U
صورت فروش
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check
U
بررسی افزونگی
redundancy check
U
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check
U
بررسی افزونگی
reasonableness check
U
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check
U
بررسی معقول بودن
range check
U
بررسی محدوده
selection check
U
مقابله گزینش
sequence check
U
مقابله ترتیب
sequence check
U
بررسی ترتیبی
system check
U
مقابله سیستم
synchronization check
U
کنترل همزمانی
summation check
U
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com