English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chap U معامله کردن
chap U ترک [در پوست]
chap U شکاف [در پوست]
chap U خشگی پوست
chap U ترک
chap U شکاف
chap U جوانک
chap U مشتری مرد
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
chap U ترکاندن
chap U زدن
chap U خشکی زدن پوست
chap fallen U افسرده دلتنگ
chap and lie U پرتاب گوی و ضربه به گوی دیگر و توقف ان
Hey, old chap! <idiom> U چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
chap fallen U لب ولوچه اویخته
Be a good chap(fellow)and do it. U جان من اینکار راانجام بد ؟
He is a decent fellow(guy,chap) U طرف آدم حسابی است
with out book U برون سند کتابی ازبر
book value U بهای دفتری
book one U جلد نخستین
book one U کتاب نخست
here is my book U کتاب من اینها
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
this book is yours U این کتاب مال شما ست
the book is out of p U کتاب تمام شده است
book value U ارزش ثبت شده در دفتر
book value U ارزش دفتری
here is my book U اینست کتاب من
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
i will t. you for the book U شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
very many book U کتابهای خیلی زیاد
your book U کتابتان
your book U کتاب شما
book U بداخلاق
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
by the book U کتابی
by the book U ازروی کتاب
the a of a book U خوانندگان کتابی
to book something U چیزی را سفارش دادن
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
that is my book U کتاب من است
that is my book U این
book U شماره بازیگرخطاکار
book U دفتر
that book U این کتاب
book U رزرو کردن توقیف کردن
book U ثبت کردن
that book U ان کتاب
book U فصل یاقسمتی از کتاب
book U درکتاب یادفترثبت کردن
book U کتاب
book U مجلد دفتر
to book something U چیزی را رزرو کردن
white book U کتاب سفید
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
waste book U دفتر باطله
scrap book U مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
service book U کتب دعا
white book U ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
word book U کتاب لغت
woman of the book U کتابیه
book plates U برچسب کتاب
year book U سالنامه
book plate U برچسب کتاب
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
service book U کتب مذهبی
telephnone book U دفتر تلفن
tou book U لباس تکواندو
to gut a book U جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to consult a book U از کتاب فال گرفتن
to consult a book U سرکتاب باز کردن
to bring to book U حساب پس گرفتن
to bring to book U بازخواست کردن از
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
the book is print U کتاب زیر چاپ است
time book U دفتر ثبت ساعات کار
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
text book U کتاب درسی
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
to subscribe for a book U پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
text book U رساله
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
thank tou for that book U متشکرم
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
the book is my property U کتاب مال من است
book keeping U حسابداری [حسابداری]
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
when reading a book U در حال خواندن کتابی
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
throw the book at <idiom> U شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . U لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
word book U واژه نامه
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book a seat U جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> U کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
word book U دیکشنری
word book U لغت نامه
word book U فرهنگ لغات
word book U قاموس
word book U کتاب لغت
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
bound book U کتابپربرگ
book of matches U جعبهکبریت
book ends U کتابنگهدار
appointment book U دفترچهقرارملاقاتها
telephone book U راهنمای تلفن
telephone book U دفتر تلفن
phone book U دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
log book U رخداد نامه
log book U رخداد نگاشت
log book U دفتر رخدادهای روزانه
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
spine of the book U تیرهپشتیکتاب
address book U دفترچه تلفن
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book U کتابقانون
rent book U کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book U کتابمرجع
phrase book U لغتنامهمسافرت
pension book U برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
guest book U دفترچهمیهمانها
exercise book U کتابتمرین
cookery book U کتابآشپزی
code book U کتابرمزگشا
book token U کارتخریدکتاب
comic book U کتاب کاریکاتور
run book U دفتر رانش
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
bring to book U بازخواست کردن از
book review U مقاله درباره کتاب
book review U انتقاد از کتاب
book og kings U سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings U کتاب پادشاهان
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms U مزامیر داود
book of psalms U زبور داود
book of proverbs U کتاب امثال حضرت سلیمان
book of account U دفترحساب
book of account U دفتر روزنامه
book of account U دفتر کل
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
cheque book U دفترچه چک
gun book U دفتریادداشت سوابق توپ
gun book U دفترچه خدمت توپ
guide book U راهنمای مسافران
guide book U کتاب راهنما
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book U قوطی مگس ساختگی
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
day book U دفتر روزنامه
copy book U دفتر کپیه
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book U کتاب کلاسی
cheque book U دسته چک
book move U حرکت کتابی شطرنج
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
bill book U دفتر بروات
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
bell book U دفتر موتورخانه
account book U دفتر حساب
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
statute book U قوانین موضوعه
statute book U کتاب قانون
statute book U کتاب نظامنامه
prayer book U دعانامه
prayer book U نماز نامه
prayer book U کتاب نماز
black book U کتاب سیاه
blank book U دفترسفید
book marker U چوب الف
book marker U نشان لای کتاب
book making U شرطبندی
book learning U علم کتابی
book keeper U دفتردار
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
book debts U بدهی دفتری
book cost U هزینه ثبت شده در دفتر
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
blue book U کتاب ابی
blue book U هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com