English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calibrated U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U مدرج کردن
calibrated U کالیبره کردن
calibrated U انگ کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U درجه بندی
calibrated U واسنجیدن مدرج کردن
calibrated U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
orifice U دهانه
orifice U دهانه تنگ
orifice U سوراخ
orifice U روزنه
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
calibrated airspeed U سرعت کالیبره شدن
orifice of the penis U احلیل
orifice of the stomack U دهانه
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
orifice diameter U قطر روزنه
orifice of the stomack U معده
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
calibrated focal lenght U فاصله کانونی تنظیم شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com