Perdic | back board | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	back board U	جلدپشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	back to the drawing board <idiom> U	کاری را از اول شروع کردن
	Back to the drawing board <idiom> U	[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
Other Matches

	back to back credit U	اعتبار اتکایی
	back to back housing U	خانه ی پشت به پشت
	board U	هیئت ژوری
	board U	هیئت کمیسیون
	board U	کمیته تخته کار صفحه چارت
	board U	تخته حاوی نقشه
	board U	سوار
	board U	شدن
	board U	تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
	board U	تابلوی امتیازات
	board U	صفحه یامیز شطرنج
	board U	هیات
	board U	منزل کردن
	board U	تخته
	board U	تابلو
	board	تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
	board U	میز غذا
	board U	غذای روی میز
	board U	اغذیه
	board U	میزشوریادادگاه
	board U	هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
	board U	سوارشدن بکنارکشتی امدن
	board U	تخته پوش کردن
	board U	پانسیون شدن
	board U	سکوی شیرجه
	board U	روکش کردن
	on board <idiom> U	وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
	to board out U	بیرون ازخانه خود غذاخوردن
	over the board U	بازی شطرنج حضوری
	across the board U	شامل تمام طبقات
	across the board	یکسره
	i got it over board U	انرادرکشتی اوردم
	board U	هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
	To get on board. U	سوار کشتی شدن
	by the board U	از طرف پهلوی ناو
	with whom do you board U	پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
	above board U	بی حیله
	above board	به طور آشکار
	board U	جلد کردن تخته
	board U	مقوا
	board U	کشتی
	board U	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
	board U	تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
	board U	وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
	board U	وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
	board U	صفحه مدار
	board U	برد
	to go on board U	سوارکشتی شدن
	i/o board U	تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
	go by the board U	از ناو پرت شدن
	across the board U	سرجمع
	board U	BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
	on board U	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
	board holder U	پهنه بند
	board of conciliation U	هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند
	board of conciliation U	هیات مصالحه
	board of direcotors U	هیئت مدیره
	board of directers U	هیئت مدیره
	board of directors U	هیات مدیره
	board of directors U	هیئت مدیره
	board holder U	پهن بند
	plotting board U	پلاتینگ برد
	board check U	تنه زدن
	board check U	خطا
	board checking U	تنه
	board clamps U	بست زنجیرهای عرشه ناو
	insulation board U	صفحه عایق
	board computer U	یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
	bill board U	تخته لنگر
	board of directors U	هیات نظار
	board of governors U	شورای مدیران
	playing the board U	بازی بر صفحه
	pit board U	تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
	how thick is the board? U	تخته چقدراست
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	how thick is the board? U	کلفتی
	paste board U	کارت
	call board U	تخته اعلانات
	card board U	مقوای نازک
	casualty board U	تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
	playing the board U	بازی فی نفسه
	breast board U	سینه بندی تونل
	board of trade U	هیئت بازرگانی
	board of trade U	وزارت اقتصاد وبازرگانی
	board of trade U	وزارت بازرگانی
	board of trustee U	هیات امناء
	board of trutees U	هیات امنا
	board surfer U	موج سوار
	board wages U	جیره خشکه
	bottom board U	تخته کف
	floor board U	تخته کف
	hotdogging board U	تخته کوتاه موج سواری
	bilge board U	تخته میانی قایق
	system board U	برد سیستم
	splash board U	سپر پاشنه قایق
	sliding board U	سراشیبی
	sliding board U	سرسره
	skim board U	تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
	side board U	میز قفسه دار
	side board U	میز کناری
	side board U	میز پا دیواری
	side board U	میز دم دستی
	spring board U	تخته شیرجه
	spotting board U	طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
	status board U	تابلوی وضعیت
	switch board U	تابلوی برق
	switch board U	صفحه تقسیم برق
	switch board U	صفحه کلید برق یاتلفن
	string board U	تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
	straw board U	مقوای ضخیم
	story board U	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
	status board U	تابلو وضعیت
	status board U	تابلوی نشان دهنده وضعیت
	shoulder board U	پیش فنگ
	plotting board U	صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
	shoe board U	علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
	reserve on board U	مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
	range board U	طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
	programmer board U	برد برنامه ریز
	press board U	مقوای فشرده
	instrument board U	تابلوی وسائل اندازه گیری
	bare board U	تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
	bare board U	برد خالی
	beat board U	ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
	runing board U	رکاب
	scaffold board U	تخته چوب بست
	scaffold board U	تخته زیر پا
	selection board U	هیات گزینش
	seguin board U	تخته سگن
	sea board U	خط ساحلی
	instrument board U	تخته فرمان
	sea board U	دریاکنار
	sea board U	کناردریا
	sea board U	کناره دریا
	scale board U	تخته نازک
	running board U	تخته رکاب اتومبیل
	free on board U	بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
	mother board U	بردمادر
	mother board U	برد اصلی
	mother board U	تخته اصلی
	mould board U	در گاواهن خاک برکردان
	fascia board U	تخته لب بند
	moulding board U	تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
	multifunction board U	برد چند وفیفهای
	deck board U	کف پالت
	mother board U	برد مدار چاپی اصلی
	mortar board U	کلاه چتر گوش دانشکده
	fibre board U	فیبر تخته
	free board U	فاصله بین اب و عرشه کشتی
	free board U	ارتفاع سطح اب تا تاج سد
	free board U	عمق یا ارتفاع ازاد
	foot board U	تخته کف
	float board U	پره
	finger board U	جا انگشتی
	mortar board U	کپه ملاط
	mortar board U	کپه ساروج
	deck board U	کف یا رویه پالت حمل مهمات
	decline board U	پیش تخته ژیمناستیک
	defensive board U	دفاع سبد
	eaves board U	لب بند
	editorial board U	هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
	expansion board U	برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
	extender board U	وسیله عیب یابی
	on board a ship U	در کشتی
	mantel board U	طاقچه چوبی
	notice board U	1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
	notice board U	تابلو اعلانات
	on board a ship U	سوار کشتی
	drian board U	تخته قطران
	on board computer U	کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
	deflection board U	تابلو انحراف سنج
	deflection board U	تابلو تصحیح سمت
	deflection board U	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
	direction board U	صفحه سمت نما
	direction board U	پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
	display board U	تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
	distribution board U	تابلوی اتصالات
	draught board U	تخته شطرنجی برای بازی چکرز
	notice board U	تابلوی خبری
	fuse board U	تخته فیوز
	paste board U	مقوا
	pack board U	وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
	key board U	صفحه تکمه ها
	hiking board U	تخته اتکای خم شونده در قایق
	high board U	سکوی شیرجه 3 متری
	commitment board U	هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
	ouija board U	لوح احضار
	knife board U	میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
	open board U	صحنه خلوت شطرنج
	paddle board U	تخته شنا
	circuit board U	برد مدار
	particle board U	تخته خرده چوب
	center board U	ته قایق بادبانی
	particle board U	نوتخته
	chess board U	صفحه شطرنج
	junk board U	مقوای کلفت
	chip board U	نئوپان
	panel board U	تابلوی برق
	circuit board U	تخته مدار
	on board spares U	قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار