Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inspection
U
بازدید
inspection
U
سرکشی
inspection
U
بازبینی
inspection
U
معاینه
inspection
U
نظارت
inspection
U
امتحان
inspection
U
بازدید معاینه
inspection
U
تفتیش
inspection
U
بازرسی
inspection
U
بازرسی و بازبینی
inspection well
U
چاه بازدید
inspection
U
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
for
[your/our]
inspection
U
برای بازرسی
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
option of inspection
U
خیار رویت
non destructive inspection
U
بازرسی غیر مخرب
magnetic inspection
U
بازرسی مغناطیسی
inspection hole
U
روزنه بازبینی
inspection lamp
U
لامپ کنترل
inspection test
U
ازمایش کار
inspection shaft
U
میله بازدید
inspection gallery
U
راهروبازدید
destination inspection
U
بازدید در مقصد
barrier inspection
U
بازدید ازموانع
before flight inspection
U
بازدید قبل از پرواز
certificate of inspection
U
گواهی بازرسی
inspection arms
U
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
inspection certificate
U
گواهی بازرسی
inspection certificate
U
گواهی نظارت
inspection clause
U
بند نظارت
inspection clause
U
ماده نظارت
inspection gallery
U
دالان بازدید
inspection gallery
U
دالان بازرسی گالری بازدید
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
site inspection
U
معاینه محل
ultrasonic inspection
U
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
inspection plug
U
توپینظارت
tech inspection
U
بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
inspection light
U
امتحاننور
afterflight inspection
U
بازدید بعد از پرواز
radiographic inspection
U
معاینه رونتگن
radiographic inspection
U
معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
technical inspection
U
معاینه فنی
[خودرو]
contractor inspection system
U
سیستم بازرسی پیمانها
board of inspection and survey
U
سازمان بازرسی
annual general inspection
U
بازدید عمومی سالیانه
board of inspection and survey
U
هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
aircraft
U
هواپیما
aircraft
U
طیاره
escort aircraft
U
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
lead aircraft
U
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
civil aircraft
U
هواپیمای غیر نظامی
clean aircraft
U
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
axial of an aircraft
U
محور هواپیما
assault aircraft
U
هواپیمای هجومی
passenger aircraft
U
هواپیمای مسافربری
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
notional aircraft
U
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
shipboard aircraft
U
هواپیمای ناو پایه
naval aircraft
U
هواپیمای ناوپایه
maritime aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
marine aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
program aircraft
U
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
tactical aircraft
U
هواپیمای جنگی
large aircraft
U
هواپیمای بزرگ
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
integrated aircraft
U
هواپیمای یک پارچه
unmanned aircraft
U
هواپیمای بدون سرنشین
ultralight aircraft
U
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
aircraft company
U
شرکت ساخت هواپیما
[اقتصاد]
The aircraft got off the ground .
U
هواپیما اززمین بلند شد
one aircraft was shot down
U
سرنگون گردید
aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر
aircraft arrestment
U
عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment
U
مهارکردن هواپیما
aircraft battery
U
منبع الکتریکی برای هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
aircraft defective
U
هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine
U
موتور هواپیما
aircraft guide
U
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover
U
تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover
U
تبادل کنترل هواپیما
anti aircraft
U
ضد هوایی
aircraft defective
U
هواپیمای معیوب
aircraft arresting
U
دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft carrier
U
carrier : syn
aircraft carriers
U
ناو هواپیمابر
aircraft carriers
U
carrier : syn
active aircraft
U
هواپیمای فعال
active aircraft
U
هواپیمای درگیر در رزم
aircraft accident
U
سانحه هوایی
light aircraft
U
هواپیمای سبک
aircraft plotter
U
وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plotter
U
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
aircraft turn around
U
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
aircraft system
U
سیستم ساختمان هواپیما
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
tailless aircraft
U
هواپیمای بی دم
anti aircraft
U
پدافند هوایی
aircraft section
U
رسدهواپیمایی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
aircraft plumping
U
لوله کشی هواپیما
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft records
U
اسناد هواپیما
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
anti-aircraft missile
U
گلولهموشکضدهوایی
aircraft maintenance truck
U
کامیونتعمیرهوایی
variable geometry aircraft
U
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
aircraft mission equipment
U
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft modification and control
U
کنترل و هدایت هواپیما
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
awaiting aircraft availability
U
زمان انتظار درخط تعمیر
awaiting aircraft availability
U
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
attack aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر تهاجمی
heavier than air aircraft
U
هواپیمای سنگین تر از هوا
rotary wing aircraft
U
هواپیما با بال گردنده
aircraft role equipment
U
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft control unit
U
کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit
U
قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor
U
دالان صعود هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
fixed wing aircraft
U
هواپیما با بال ثابت
lighter than air aircraft
U
هواپیمای سبکتر از هوا
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting hook
U
قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting gear
U
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting complex
U
وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
control line aircraft
U
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft log book
U
بایگانیها هواپیما
aircraft accident report
U
گزارش سانحه هوایی
aircraft arresting reset unit
U
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com