English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
two way rectification U یکسو سازی دو راهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
devious U بی راهه
three way U سه راهه
one track U یک راهه
one way U یک راهه
aisles U راهه
single track U تک راهه
aisle U راهه
two way U دو راهه
one-way U یک راهه
rabbet plane U رنده دو راهه
two way switch U کلید دو راهه
highway U چند راهه
two way machine U ماشین دو راهه
manifold U چند راهه
gutter U سیم راهه
gutters U سیم راهه
snow course U برف راهه
highways U چند راهه
rabbet joint U اتصال دو راهه
duplexing assembly U دستگاه دو راهه
fair-weather friend U رفیق نیمه راهه
duplex winding U سیم پیچ دو راهه
multi way machine U دستگاه چند راهه
multi way switch U کلید چند راهه
polyplexer U دستگاه چند راهه
gas manifold U چند راهه گاز
exhaust manifold U چند راهه خروجی
unidirectional U یکسو
single ended U یکسو
away U یکسو
demodulate U یکسو کردن
single ended spanner U اچار یکسو
rectified U یکسو کردن
rectifies U یکسو کردن
rectify U یکسو کردن
direct current U جریان یکسو
rectifier U یکسو ساز
rectification U یکسو کردن
unidirectional current U جریان یکسو
rectifier U یکسو کننده
frequency demodulation U یکسو کردن
multiplex wave winding U سیم پیچ موجدار چند راهه
silicon rectifier U یکسو کننده سیلیسیمی
vapor rectifier U یکسو کننده جیوهای
dry disc rectifier U یکسو ساز خشک
planononcave U یکسو پهن و یکسوکاو
planononvex U یکسو پهن و یکسوکوژ
rectifying valve U شیر یکسو کننده
sides U در یکسو قرار دادن
side U در یکسو قرار دادن
half duplex U پروتکل کامل یکسو
three phase rectifier U یکسو ساز سه فازه
dry plate rectifier U یکسو ساز خشک
selenium rectifier U یکسو کنندهء سلنیومی
point contact rectifier U یکسو کننده نقطهای
bridge rectifier U یکسو کننده پلوار
lop sided U یکسو سنگین یک سوسبک
argon bulb rectifier U یکسو کننده ارگنی
arc rectifier U یکسو کننده جیوهای
mercury vapor rectifier tube U یکسو کننده جیوهای
constant potential rectifier U یکسو کننده با ولت ثابت
welded contact rectifier U یکسو کننده نقطهای جوش شده
silicon controlled restifier U یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
meniscus U شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
rectified U یکسو کردن اصلاح کردن
rectifies U یکسو کردن اصلاح کردن
rectify U یکسو کردن اصلاح کردن
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualize U تک سازی
flooring U کف سازی
retortion U خم سازی
compaction U تو پر سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
retortion U کج سازی
individualized U تک سازی
stylization U مد سازی
idolization U بت سازی
padding U له سازی
deflexion U خم سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
pavement U کف سازی
pavements U کف سازی
repk lection U پر سازی
truncation U بی سر سازی
bridge building U پل سازی
local anasthesia U سر سازی
flection U خم سازی
individualising U تک سازی
bridgework U پل سازی
foliation U برگ سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
neutralization U خنثی سازی
arching U طاق سازی
extinction U خاموش سازی
smoothing U صاف سازی
forging signatures U امضا سازی
feminization U مونث سازی
latticing U شبکه سازی
lapidification U سنگ سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
lapidation U سنگسار سازی
landscape painting U منظره سازی
levigation U نرم سازی
insulate U عایق سازی
gold beating U زرورق سازی
liquefaction U ابگونه سازی
divestment U بی بهره سازی
domestication U اهلی سازی
neutralization U بی اثر سازی
insulating U عایق سازی
insulates U عایق سازی
humanization U مردمی سازی
duplexing U مضاعف سازی
nationalization U ملی سازی
equality gate U برابر سازی
eversion U واژگون سازی
evisceration U تهی سازی
lamponery U هجونامه سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
flatting U تنکه سازی
enthralment U بنده سازی
emulsification U امولسیون سازی
industrialization U صنعتی سازی
lancination U پاره سازی
dwelling construction U خانه سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
lancination U مجروح سازی
elution U پاکیزه سازی
emulation U نمونه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
separating U جدا سازی
solutions U چاره سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
horology U ساعت سازی
hymnography U سرود سازی
forgeries U سند سازی
notification U اگاه سازی
inebriation U مست سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
relocation U جابجا سازی
ichnography U زمینه سازی
image formation U تصویر سازی
frame-ups U پرونده سازی
forgery U صورت سازی
forgery U سند سازی
individuation U جدا سازی
individualization U فرد سازی
individualization U منفرد سازی
impregnation U ابستن سازی
incavation U پوک سازی
inceration U موم سازی
inculcation U جایگیر سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com