Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dominant user
U
یکان مصرف کننده عمده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
major command
U
یکان عمده
commanded
U
یکان قرارگاه عمده
commands
U
یکان قرارگاه عمده
command
U
یکان قرارگاه عمده
commanded
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
unit kilometer
U
مصرف کیلومتری یکان
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
prime implicant
U
عمده دلالت کننده
dominant user
U
استفاده کننده عمده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
requesting unit
U
یکان درخواست کننده
requesting unit
U
یکان تقاضا کننده
staging unit
U
یکان بارگیری کننده
using agency
U
یکان استفاده کننده
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
consumer
U
مصرف کننده
user
U
مصرف کننده
consumers
U
مصرف کننده
users
U
مصرف کننده
naval support
U
یکان پشتیبانی کننده دریایی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
service cable
U
کابل مصرف کننده
consumer sovereignty
U
حاکمیت مصرف کننده
representative consumer
U
مصرف کننده نمونه
consumer preference
U
رجحان مصرف کننده
consumer equilibrium
U
تعادل مصرف کننده
consumer choice
U
انتخاب مصرف کننده
rational consumer
U
مصرف کننده عقلائی
consumer credit
U
اعتبار مصرف کننده
consumer behaviour
U
رفتار مصرف کننده
consumer protection
U
حمایت از مصرف کننده
consumerism
U
حمایت از مصرف کننده
consumer's choice
U
انتخاب مصرف کننده
consumer surplus
U
نصیب مصرف کننده
soverignty of the consumer
U
حاکمیت مصرف کننده
consumer psychology
U
روانشناسی مصرف کننده
consumer economics
U
علم اقتصاد مصرف کننده
theory of consumer's choice
U
نظریه انتخاب مصرف کننده
consumer's surplus
U
یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
consumer appeal
U
تاثیر محصول روی مصرف کننده
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
recommended retail price
U
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
body
U
گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
bodies
U
گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
consumer advertising
U
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
major command
U
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
bespoke software
U
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
neoclassical economics
U
در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
major activity
U
قسمت عمده فعالیت عمده
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
combat arms
U
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
designation
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
designations
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
freeware
U
نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
U
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
power consumer
U
مصرف انرژی مصرف توان
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
command information program
U
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
division slice
U
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
guiden
U
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
majoring
U
عمده
mainlines
U
عمده
major
U
عمده
significantly
U
عمده
mainline
U
عمده
copacetic
U
عمده
primed
U
عمده
mainlining
U
عمده
significant
U
عمده
primary
U
عمده
majored
U
عمده
chief
U
عمده
primes
U
عمده
chiefs
U
عمده
prime
U
عمده
prima
U
عمده
mainlined
U
عمده
principals
U
عمده
essentials
U
عمده
main
U
عمده
substantive
[essential]
<adj.>
U
عمده
leading
U
عمده
essential
<adj.>
U
عمده
material
U
عمده
bulk
U
عمده
vital
<adj.>
U
عمده
quintessential
<adj.>
U
عمده
major
<adj.>
U
عمده
principal
U
عمده
materials
U
عمده
essential
U
عمده
copesetic
U
عمده
staple
U
عمده
stapling
U
عمده
only
U
عمده
stapled
U
عمده
head
U
عمده
archical
U
عمده
stapling
U
کالای عمده
majoring
U
مهم عمده
majored
U
مهم عمده
protagonists
U
بازیگر عمده
major
U
مهم عمده
motifs
U
شکل عمده
motif
U
شکل عمده
wholesalers
U
عمده فروش
principal
U
عمده موکل
lion's share
U
بخش عمده
stapled
U
کالای عمده
grossest
U
عمده ناخالص
staple
U
کالای عمده
grosses
U
عمده ناخالص
materially
U
بطور عمده
grosser
U
عمده ناخالص
grossed
U
عمده ناخالص
squire
U
ملاک عمده
gross
U
عمده ناخالص
protagonist
U
بازیگر عمده
squires
U
ملاک عمده
majors
U
اتحادیههای عمده
dominant
U
نمایان عمده
chiefly
U
بطور عمده
principals
U
عمده موکل
the great vassals
U
اقطاعداران عمده
grossing
U
عمده ناخالص
predominant
U
نافذ عمده
massing
U
قسمت عمده
leading
U
عمده برجسته
masses
U
قسمت عمده
mass
U
قسمت عمده
wholesaler
U
عمده فروش
wholeseller
U
عمده فروش
be-all and end-all
U
عامل عمده
to sell
U
عمده فروختن
wholesale
U
عمده فروشی
primary planets
U
سیارات عمده
major sort
U
جورسازی عمده
principal cause
U
جهت عمده
central war
U
جنگ عمده
bulk supply
U
اماد عمده
major assembly
U
قطعه عمده
host troop
U
قوای عمده
principal town
U
شهر عمده
major depression
U
افسردگی عمده
main body
U
عمده قوا
leading lady or man
U
بازیگر عمده
major end item
U
اقلام عمده
end item
U
اقلام عمده
oeuvre
U
کار عمده
whole sale trade
U
عمده فروشی
mainspring
U
سبب عمده
whole sale dealer
U
عمده فروشی
bulk
U
بصورت عمده
gist
U
مطلب عمده
on
U
در مسیر عمده
whole prices
U
قیمتهای عمده
bulk
U
قسمت عمده
major foul
U
خطای عمده
primary center
U
مرکز عمده
major product
U
تولیدات عمده
heft
U
بخش عمده
whole saler
U
عمده فروش
high road
U
جاده عمده
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
vintners
U
عمده فروش شراب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com