Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
choose up
U
یارگیری در بازی غیررسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sand lot
U
بازی غیررسمی
choose up game
U
بازی غیررسمی
off hand game
U
بازی غیررسمی
mulligan
U
ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
shinny
U
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
Nassau
U
روش شرط بندی در بازی غیررسمی گلف
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
match up
U
یارگیری
pick up
U
یارگیری
man-to-man
U
یارگیری تک به تک
man for man
U
یارگیری تک به تک
man to man
U
یارگیری تک به تک
sags
U
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
sagged
U
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
sag
U
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
extrajudicial
U
غیررسمی
informal
U
غیررسمی
inofficial
U
غیررسمی
de facto
U
غیررسمی
informal test
U
ازمون غیررسمی
informally
U
بطور غیررسمی
informal education
U
اموزش غیررسمی
free-and-easy
U
غیررسمی غیرجدی
scrambles tournament
U
مسابقههای غیررسمی
informal design review
U
مرور غیررسمی طرح
courtesy runner
U
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
accorded
U
پیمان غیررسمی بین المللی
accord
U
پیمان غیررسمی بین المللی
kaffeeklatsch
U
صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
accords
U
پیمان غیررسمی بین المللی
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
pope young round
U
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
solitaire
U
تک بازی
watermanship
U
اب بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
fun
U
بازی
slackness
U
بازی
plays
U
بازی
partie
U
بازی
patulousness
U
بازی
action
U
بازی
solitaires
U
تک بازی
falconine
U
بازی
plain dealing
U
بازی
game
U
بازی
grey hound
U
سگ بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
dibasic
U
دو بازی
actions
U
بازی
basic
U
بازی
openness
U
بازی
home
U
بازی
basics
U
بازی
play
U
بازی
gaming
U
بازی
homes
U
بازی
clearance
U
بازی
playing
U
بازی
played
U
بازی
bandies
U
چوگان بازی کچ
bandy
U
چوگان بازی کچ
playfully
U
با خنده و بازی
double dealing
U
حقه بازی
to make a goal
U
یک بازی بردن
hanky-panky
U
حقه بازی
conjury
U
شعبده بازی
skating
U
اسکیت بازی
doubled up
U
بازی دوبل
cunningly
U
به حیله بازی
doubled
U
بازی دوبل
fencing
U
ششمشیر بازی
dib
U
قاپ بازی
double
U
بازی دوبل
hanky-panky
U
روباه بازی
bandied
U
چوگان بازی کچ
dib
U
تیله بازی
charade
U
نوعی بازی
full-time
U
09 دقیقه بازی
crampet game
U
بازی شطرنج
dangerous play
U
بازی خطرناک
dibs
U
بازی نرد
doll play
U
عروسک بازی
pantomimes
U
لال بازی
fornication
U
جنده بازی
four handed game
U
بازی چهارنفره
free handedness
U
دست بازی
footballers
U
فوتبال بازی کن
footballer
U
فوتبال بازی کن
twiddling
U
بازی کردن
free play
U
بازی ازاد
twiddles
U
بازی کردن
twiddled
U
بازی کردن
game ball
U
توپ بازی
twiddle
U
بازی کردن
game cycle
U
دوره بازی
game of chance
U
بازی قمار
game plan
U
استراتژی بازی
flimflam
U
حقه بازی
fence
U
شمشیر بازی
fences
U
شمشیر بازی
pantomime
U
لال بازی
monkey business
U
کچلک بازی
gaming
U
قمار بازی
bonfires
U
اتش بازی
bonfire
U
اتش بازی
fireworks
U
اتش بازی
firework
آتش بازی
paperwork
U
کاغذ بازی
favoritism
U
پارتی بازی
playthings
U
اسباب بازی
field of play
U
زمین بازی
plaything
U
اسباب بازی
first hand
U
نخستین بازی کن
fitting clearance
U
بازی مناسب
game theory
U
نظریه بازی
computer game
U
بازی کامپیوتری
power game
U
بازی قدرتی
hustle
U
بازی هشیارانه
hawking
U
قوش بازی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
playground
U
زمین بازی
playgrounds
U
زمین بازی
winner
U
برنده بازی
winners
U
برنده بازی
basketball
U
بازی بسکتبال
achate
U
مهرهء بازی
acrobacy
U
بند بازی
acrobatism
U
ریسمان بازی
active sodomy
U
بچه بازی
cogs
U
حقه بازی
cog
U
حقه بازی
hustled
U
بازی هشیارانه
sharp practice
U
حقه بازی
power games
U
بازی قدرتی
stanza
U
بخشی از بازی
stanzas
U
بخشی از بازی
skiing
U
اسکی بازی
rugby
U
بازی رگبی
cages
U
بازی بسکتبال
cage
U
بازی بسکتبال
hustling
U
بازی هشیارانه
hustles
U
بازی هشیارانه
skate
U
بازی تهاجمی
skated
U
بازی تهاجمی
skates
U
بازی تهاجمی
video game
U
بازی دیدنی
video games
U
بازی دیدنی
factionalism
U
فرقه بازی
polo
U
چوگان بازی
handouts
U
نوبت بازی
buggery
U
بچه بازی
cats cradle
U
نخ بازی سرانگشت
centre game
U
بازی مرکزی
golfing
U
بازی گلف
chicanery
U
حیله بازی
chicaneries
U
حیله بازی
bandying
U
چوگان بازی کچ
charlatanism
U
چاچول بازی
charlatanism
U
زبان بازی
charlatanry
U
زبان بازی
speculation
U
سفته بازی
chuck farthing
U
بازی شیریاخط
closed game
U
بازی بسته
box score
U
حساب بازی
bosh
U
حقه بازی
actuble
U
بازی کردن
agiotage
U
سفته بازی
handout
U
نوبت بازی
sporting
U
بازی دوست
tricking
U
شعبده بازی
basic dye
U
رنگینه بازی
basic salt
U
نمک بازی
basicity
U
قدرت بازی
basification
U
بازی شدن
basket ball
U
یکجورتوپ بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com