English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amateur receiver U گیرنده اماتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
amateur U اماتور
unprofessional U اماتور
amateurs U اماتور
amateurs U اماتور غیرحرفهای
amateur U اماتور غیرحرفهای
amateur transmitter U فرستنده اماتور
arrengement of the reonforcement U توزیع اماتور
shamateur U اماتور دروغین
shamateur U اماتور قلابی
nerd U یک اماتور کامپیوتر
nerds U یک اماتور کامپیوتر
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
hunt meeting U برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
walker cup U مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
recipient U گیرنده
addressees U گیرنده
receivers U گیرنده
recipients U گیرنده
assignee U گیرنده
sensor U گیرنده
addressee U گیرنده
barrage reception U سد گیرنده
getter U گیرنده
grantee U گیرنده
catcher U گیرنده
receiver U گیرنده
payee U گیرنده
consignee U گیرنده
payees U گیرنده
prehensile U گیرنده
catchy U گیرنده
catchiest U گیرنده
catchier U گیرنده
receptors U گیرنده
touching U گیرنده
accipient U گیرنده
receptor U گیرنده
reciever U گیرنده
prehensory U گیرنده
prehensorial U گیرنده
reciptacle U گیرنده
acceptor U گیرنده
fetching U گیرنده
adopter U گیرنده
consignee U گیرنده امانت
baroreceptor U گیرنده فشار
crystal set U گیرنده اشکارساز
auto radio U گیرنده اتومبیل
concluder U نتیجه گیرنده
bailee U تحویل گیرنده
donee U گیرنده هدیه
cessionary U انتقال گیرنده
determiners U تصمیم گیرنده
cell receptor U گیرنده سلولی
beat receiver U گیرنده تداخلی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
determiner U تصمیم گیرنده
catch of guage U گیرنده بارانسنج
bribee U رشوه گیرنده
clocker U گیرنده وقت
acceptor level U تراز گیرنده
communication receiver U گیرنده مخابرات
decision maker U تصمیم گیرنده
transferee U تحویل گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
tither U عشر گیرنده
thermoreceptor U گیرنده دمایی
sound probe U گیرنده صوتی
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
revenger U انتقام گیرنده
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving antenna U انتن گیرنده
radio receiver U گیرنده رادیویی
transferee U انتقال گیرنده
volumetric receptor U گیرنده حجمی
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
tube receiver U گیرنده لامپی
transreceiver U فرستنده و گیرنده
proprioceptor U گیرنده عضلانی
pledgee U رهن گیرنده
grabber hand U دست گیرنده
fondler U اغوش گیرنده
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
feoffee U گیرنده تیول
exteroceptor U گیرنده برونی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
interoceptor U گیرنده درونی
interoceptor U گیرنده احشایی
enteroceptor U گیرنده درونی
enteroceptor U گیرنده احشایی
donee U هبه گیرنده
donee U گیرنده هبه
distilling receiver U گیرنده تقطیر
grantee U انتقال گیرنده
high fidelity receiver U گیرنده رابط
pledgee U وثیقه گیرنده
photoreceptor U گیرنده نور
pawnee U رهن گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
opiate receptor U گیرنده افیونی
offtake canal U کانال گیرنده
nociceptor U گیرنده درد
mortgagee U رهن گیرنده
loanee U وام گیرنده
iterant U ازسر گیرنده
itching palm U دست گیرنده
inductance U گیرنده انرژی
distance receptor U گیرنده دوربرد
jams U سد گیرنده پاس
decreasing U نقصان گیرنده
television receiver U گیرنده تلویزیونی
striking U موثر گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
trainee U تعلیم گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
receiver U فرف گیرنده
receivers U دستگاه گیرنده
receivers U گیرنده رادیویی
jam U سد گیرنده پاس
receivers U فرف گیرنده
comprehensive U فرا گیرنده
jammed U سد گیرنده پاس
trainees U تعلیم گیرنده
borrowers U وام گیرنده
acquisitive فرا گیرنده
prepossessing U گیرنده جالب
borrower U قرض گیرنده
borrower U وام گیرنده
payees U گیرنده وجه
payee U گیرنده وجه
borrowers U قرض گیرنده
donee country U کشور کمک گیرنده
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
directional reciever U گیرنده جهت دار
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
zero beat U تنظیم موج گیرنده
long wave receiver U گیرنده موج بلند
iterative U ازسر گیرنده تکراری
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
consignee U گیرنده کالای ارسالی
addresses U نشانی گیرنده پیام
alienee U گیرنده مال موردانتقال
receptors U ستاره مساعد گیرنده
catcher U فرفرههای گیرنده محصول
receptor U ستاره مساعد گیرنده
holders U گیرنده اشغال کننده
color zones U مناطق گیرنده رنگ
determinants U تصمیم گیرنده عاجز
determinant U تصمیم گیرنده عاجز
addressed U نشانی گیرنده پیام
platforms U رسانگر حامل گیرنده
platform U رسانگر حامل گیرنده
borrower U عاریه گیرنده مقترض
address U نشانی گیرنده پیام
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
holder U گیرنده اشغال کننده
broadcast U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcasts U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
receptor U دستگاه گیرنده وان حمام
receptors U دستگاه گیرنده وان حمام
large hande a U دارای دست بگیر گیرنده
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
pyrophorous U اتش گیرنده مجاورت هوا
prehensive U گیرنده دارای قوه قبض
split end U گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
remittee U گیرنده وجه فرستاده شده
donatory U گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
exempted , adressee U گیرنده معاف از اجرای دستور
grantee U انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
responsor U دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
aurigae U ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com