English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
botany U گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biota U زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
zone U ناحیه
proclimax U ناحیه
realms U ناحیه
realm U ناحیه
shires U ناحیه
reached U ناحیه
reaches U ناحیه
reaching U ناحیه
ranges U ناحیه
ranged U ناحیه
range U ناحیه
shire U ناحیه
zones U ناحیه
district U ناحیه
local <adj.> U ناحیه ای
regional <adj.> U ناحیه ای
sectors U ناحیه
sector U ناحیه
output area U ناحیه
reach U ناحیه
partition U ناحیه
area U ناحیه
partitions U ناحیه
situs U ناحیه
districts U ناحیه
sympatric U هم ناحیه
wards U ناحیه
demesne U ناحیه
subregion U ناحیه
ward U ناحیه
region U ناحیه
regions U ناحیه
areas U ناحیه
suppressor area U ناحیه بازدارنده
two phase region U ناحیه دو فازی
touch spot U ناحیه بساوشی
districts U ناحیه نظامی
the abdominal region U ناحیه شکم
oral zone U ناحیه دهانی
littoral U ناحیه ساحلی
magnetic domain U ناحیه مغناطیسی
measuring range U ناحیه ی سنجش
motor area U ناحیه حرکتی
telephone area U ناحیه اتصال
Equator U ناحیه استوایی
erogenous zones U ناحیه شهوتزا
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
district U ناحیه نظامی
naval district U ناحیه دریایی
terrain U زمین ناحیه
storage area U ناحیه انبارش
range of variation U ناحیه انحراف
sector commander U فرمانده ناحیه
scan area U ناحیه پیمایش
regionalism U ناحیه گرایی
wernicke's area U ناحیه ورنیکه
work area U ناحیه کاری
lumbar U ناحیه کمر
zone of contact U ناحیه تماس
recording eara U ناحیه ضبط
range of variation U ناحیه تغییر
range of storke U ناحیه ضربه
range of adjustment U ناحیه تنظیم
output area U ناحیه خروجی
soft spot U ناحیه نشست
overflow area U ناحیه سرریز
territorialization U ایجاد ناحیه
skid row U ناحیه پست
pyramidal area U ناحیه هرمی
radius of action U ناحیه رانندگی
sciatic U ناحیه چاربند
silva U ناحیه جنگلی
residential area U ناحیه مسکونی
depletion layer U ناحیه تخلیه
critical area U ناحیه بحرانی
fixed area U ناحیه ثابت
forbidden zone U ناحیه ممنوع
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
common area U ناحیه مشترک
climatic region U ناحیه اقلیمی
Sept U ناحیه محصو
geiger muller region o. plateau U ناحیه قطع
genital zone U ناحیه تناسلی
buffer area U ناحیه میانگیر
zone U منطقه ناحیه
broca's area U ناحیه بروکا
critical region U ناحیه بحرانی
critical region U ناحیه شاخص
frequency region U ناحیه فرکانس
slum U ناحیه فقیرنشین
slums U ناحیه فقیرنشین
depletion zone U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
depletion area U ناحیه تخلیه
dead space U ناحیه کور
region U ناحیه فضا
region U ناحیه نظامی
region U ناحیه عملیات
regions U ناحیه فضا
regions U ناحیه نظامی
regions U ناحیه عملیات
edge zone U ناحیه لبه
zones U منطقه ناحیه
boom swing U ناحیه لرزش
indifference zone U ناحیه خنثی
sectors U خط کش ریاضی ناحیه
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
active area U ناحیه فعال
part U سهم ناحیه
baffle area U ناحیه کور
heat affected zone U ناحیه پیوند
area search U جستجوی ناحیه
arid area U ناحیه خشک
audio range U ناحیه صوتی
input area U ناحیه ورودی
sector U خط کش ریاضی ناحیه
intermediate zone U ناحیه ی میانی
gold field U ناحیه زرخیز
goldfield U ناحیه زرخیز
phytoplankton U زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
auditory projection area U ناحیه ادراک شنیداری
shielding region U ناحیه حفافت کننده
popliteal U مربوط به ناحیه رکبی
delinquency area U ناحیه بزه خیز
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
space charge U ناحیه بار فضا
drilling range U ناحیه مته کاری
local area network U شبکه ناحیه محلی
long wave range U ناحیه موج بلند
sylva U درختان جنگلی یک ناحیه
executive area U ناحیه هماهنگ ساز
fingerprint region U ناحیه اثر انگشتی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
coal field U ناحیه زغال خیز
papa U پاپ کشیش ناحیه
naval district U ناحیه عملیات دریایی
geiger muller region o. plateau U ناحیه گایگر مولر
papas U پاپ کشیش ناحیه
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
palatinate U ناحیه قلمرو کنت
pierian U وابسته به ناحیه پیریا
breadbasket U معده ناحیه حاصلخیز
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
bailiwick U ناحیه قلمرو مامور
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
rimland U حومه ناحیه مرکزی
reverse flow regin U ناحیه جریان معکوس
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
poplitaeal U مربوط به ناحیه رکبی
palest U ناحیه محصور قلمروحدود
zone U ناحیه دسته بندی
coalfields U ناحیه ذغال خیز
coalfield U ناحیه ذغال خیز
catchment areas U ناحیه تحت پوشش
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
zonule U منطقه یا ناحیه کوچک
climate U ناحیه اوضاع جوی
paler U ناحیه محصور قلمروحدود
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
pale U ناحیه محصور قلمروحدود
climates U ناحیه اوضاع جوی
catchment area U ناحیه تحت پوشش
zones U ناحیه دسته بندی
domain U ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
tertiary projection area U ناحیه فرافکنی سوم
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
domains U ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
zooms U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
infrasonic frequency range U ناحیه فرکانس مادون صوت
weaker U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
orbitonasal U وابسته به ناحیه چشمخانه وبینی
mine feild U ناحیه مین گذاری شده
weakest U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
mesogaster U معده بند ناحیه ناف
rainfall area U منطقه بارش ناحیه بارندگی
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
outbound U عازم ناحیه دور دست
zoom U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zoomed U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
weaknesses U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
hyperaesthesia U حخساسیت شدید در یک ناحیه بدن
vorlage U خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
ward heeler U کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
territorialization U محدود کردن بیک ناحیه
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com