Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dorper
U
گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nigritian
U
سیاه افریقایی
hamite
U
زنگی سیاه افریقایی
voodooism
U
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
karakul
U
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
black and white
U
سیاه و سفید
achromatic
U
سیاه و سفید
BPP
U
یک بیت برای سیاه یا سفید
monochrome
U
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
to not lift a finger
<idiom>
U
دست به سیاه و سفید نزدن
[اصطلاح]
woodruff
U
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
painted lady
U
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
checkered flag
U
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
reverse
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
You went in a black veil, but must come out in a w.
<proverb>
U
با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
reversing
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverses
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversed
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
achromatic colour
U
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
division boards
U
قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
resolving power
U
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
monochrome
U
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
contrasting
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
positive
U
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
a chromatic
U
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
apartheid
U
نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
sheepwalk
U
مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
contrasts
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasting
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
LCD
U
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
marabou
U
لک لک افریقایی
Africans
U
افریقایی
marabout
U
لک لک افریقایی
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
black ivory
U
ساهان افریقایی
hartebeest
U
بزکوهی افریقایی
reedbuck
U
بز کوهی افریقایی
springbok
U
غزال افریقایی
duiker
U
غزال کوچک افریقایی
eland
U
گاو کوهی افریقایی
serval
U
گربه دشتی افریقایی
africander
U
افریقایی فرنگی نژاد
council of entent
U
متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
ratel
U
یکجور راسوی افریقایی که ماننداست به گورکن
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
puff adder
U
یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
ram
U
گوسفند نر
sheep
U
گوسفند
rams
U
گوسفند نر
mutton
U
گوسفند
heder
U
گوسفند نر
rammed
U
گوسفند نر
sheep skin
U
پوست گوسفند
persian lamb
U
گوسفند قره کل
pestles
U
ران گوسفند
ovine
U
شبیه گوسفند
pestle
U
ران گوسفند
reeve
U
اغل گوسفند
rump
U
دنبه گوسفند
sheepskin
U
پوست گوسفند
folded
U
اغل گوسفند
mutton
U
گوشت گوسفند
folds
U
اغل گوسفند
sheep
U
چرم گوسفند
sheepfold
U
اغل گوسفند
sheepcote
U
اغل گوسفند
sheep cote
U
اغل گوسفند
sheep fold
U
اغل گوسفند
sheppy
U
اغل گوسفند
sheep walk
U
چراگاه گوسفند
rumps
U
دنبه گوسفند
sheep's feet
U
پاچه گوسفند
kade
U
شپش گوسفند
ked
U
شپش گوسفند
fat tailed sheep
U
گوسفند ایرانی
merino
U
گوسفند مرینوس
the fat tail of a sheep
U
دنبه گوسفند
fold
U
اغل گوسفند
duff
U
سرقت گوسفند
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
thurl
U
مفصل خاصره گوسفند
coop
U
اغل گوسفند زندان
ewe wool
U
پشم گوسفند ماده
foot rot
U
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
krimmer
U
پوست گوسفند خاکستری
wether
U
گوسفند اخته خواجه
cabretta
U
چرم نرم گوسفند
dorset horn
U
گوسفند شاخ بلندانگلیسی
riblet
U
انتهای دنده گوسفند
fold
U
دسته یا گله گوسفند
TO set the fox to keep the geese .
<proverb>
U
گوسفند را به گرگ سپردن .
longhorn
U
گوسفند شاخ دراز
folded
U
دسته یا گله گوسفند
folds
U
دسته یا گله گوسفند
drover
U
دلال گاوو گوسفند
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
shropshire
U
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
gid
U
سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
bighorn
U
نوعی گوسفند کوهی امریکایی
wiltshire
U
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
breakaway
U
هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
gigot
U
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
chamois
U
چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
selected breed
U
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
fleece
U
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleeces
U
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
suet
U
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
fleecing
U
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint
U
عرق خشک شده روی پشم گوسفند
Baa!
U
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
fleshing
U
تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
monrovia powers
U
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
skiver
U
چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
kemp
U
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
kilim
[glim]
U
گلیم
[زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
ba
U
بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
baa
U
بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
chalk
U
گل سفید
snowy
U
سفید
chalking
U
گل سفید
minever
U
خز سفید
sow white
U
سفید
alabastrine
U
سفید
blank check
U
چک سفید
snow-white
U
سفید
silvery
U
سفید
miniver
U
خز سفید
chalked
U
گل سفید
chalks
U
گل سفید
whiting
U
گچ سفید
whiter
U
سفید
blank cheque
U
چک سفید
shiro
U
سفید
white
U
سفید
blank cheques
U
چک سفید
blankest
U
سفید
white tailed
U
دم سفید
hoary headed
U
مو سفید
hoary
U
سفید
whitest
U
سفید
blank
U
سفید
mulberry
U
توت سفید
mulberries
U
توت سفید
light bread
U
نان سفید
ragstone
U
سنگ سفید
incandescent light
U
نور سفید
whitish
U
تا اندازهای سفید
mullen
U
بنگ سفید
blank
U
ورقه سفید
blankest
U
سفید سفیدی
polar bear
U
خرس سفید
doyens
U
ریش سفید
whity
U
سفید پوست
asphodel
U
سوسن سفید
Deans
U
ریش سفید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com