Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
closet
U
گنجه خصوصی
closeted
U
گنجه خصوصی
closeting
U
گنجه خصوصی
closets
U
گنجه خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
cuddy
U
گنجه
buffet d'eau
U
گنجه
cabinets
U
گنجه
cabinet
U
گنجه
ambry
U
گنجه
lockers
U
گنجه
locker
U
گنجه
cupboard
U
گنجه
cupboards
U
گنجه
armoire
U
گنجه
wardrobes
U
گنجه
wardrobe
U
گنجه
armarium
U
گنجه
chest of drawers
U
گنجه کشودار
cabinetmaker
U
گنجه ساز
chests of drawers
U
گنجه کشودار
clothes press
U
گنجه جا رختی
commodes
U
گنجه کشودار
commode
U
گنجه کشودار
larder
U
گنجه خوراک خوراکی
cupboard
U
گنجه فروف غذاوغیره
larders
U
گنجه خوراک خوراکی
cupboards
U
گنجه فروف غذاوغیره
kitchen cabinet
U
اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
abacus
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
what not
U
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
bureaus
U
دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
bureau
U
دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
altar of repose
U
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
private
U
خصوصی
privates
U
خصوصی
private line
U
خط خصوصی
informal
U
خصوصی
subrosa
U
خصوصی
personal
U
خصوصی
off the record
<idiom>
U
خصوصی
necessary house
U
خصوصی
jackes
U
خصوصی
private law
U
حقوق خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
paticular
U
خصوصی بابت
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
passkey
U
کلید خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
private finance
U
مالیه خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
privatised
U
خصوصی کردن
privatises
U
خصوصی کردن
privatising
U
خصوصی کردن
privatize
U
خصوصی کردن
privatized
U
خصوصی کردن
privatizes
U
خصوصی کردن
privatizing
U
خصوصی کردن
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
apsidiole
U
نیایشگاه خصوصی
camarin
U
نیایشگاه خصوصی
private lessons
U
تدریس خصوصی
extra tuition
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
private talk
U
صحبت خصوصی
private treaty
U
معامله خصوصی
privately leased line
U
خط اجارهای خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
relator
U
مدعی خصوصی
relator
U
شاکی خصوصی
semiprivate
U
نیمه خصوصی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
privatization
U
خصوصی کردن
Citizens' Band
U
باند خصوصی
pillow talk
U
حرفهای خصوصی
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
backstage
U
محرمانه خصوصی
casket
U
نامه خصوصی
caskets
U
نامه خصوصی
subjective
U
فاعلی خصوصی
privy
U
خصوصی محرمانه
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
private
U
اختصاصی خصوصی
tutor
U
معلم خصوصی
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
personal
U
منقول خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
privately
U
بطور خصوصی
off-the-record
U
محرمانه و خصوصی
off the record
U
محرمانه و خصوصی
tutors
U
معلم خصوصی
tutored
U
معلم خصوصی
in petto
U
بطور خصوصی
party line
U
خط خصوصی تلفن
private enterprise
U
شرکت خصوصی
privates
U
اختصاصی خصوصی
private sector
U
بخش خصوصی
party lines
U
خط خصوصی تلفن
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
tutorial
U
درس خصوصی دادن به
backside
U
عقب هر چیزی خصوصی
tutors
U
درس خصوصی دادن به
tutored
U
درس خصوصی دادن به
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
backsides
U
عقب هر چیزی خصوصی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
tutor
U
درس خصوصی دادن به
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured
U
بیمه خصوصی داشتن
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
curtain lecture
U
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
tutorials
U
درس خصوصی دادن به
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.
U
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage
U
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
personals
U
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pabx
U
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action
U
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect
U
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off .
U
به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP
U
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com