English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fan out U گنجایش خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
capacities U گنجایش
aptitude U گنجایش
aptitudes U گنجایش
content U گنجایش
contenting U گنجایش
burden U گنجایش
volume capacity U گنجایش
capaciousness U گنجایش
inclusion U گنجایش
capacity U گنجایش
burdens U گنجایش
basic capacity U گنجایش پایه
dead weight tonnage U گنجایش باری
total reservoir storage U گنجایش کل مخزن
vital capacity U گنجایش حیاتی
bearing capacity U گنجایش تحمل
active capacity U گنجایش مفید
channel capacity U گنجایش کانال
basic capacity U گنجایش مبنا
effective storage U گنجایش مفید
channel capacit U گنجایش مجرا
caliber U گنجایش استعداد
code capacity U گنجایش رمزرسانی
active storage U گنجایش مفید
bulk storage U انباره پر گنجایش
at the top of one's bent U تا سرحد گنجایش
storage capacity U گنجایش انباره
cranial capacity U گنجایش جمجمه
memory capacity U گنجایش حافظه
dead storage U گنجایش مرده
effective capacity U گنجایش مفید
fan in U گنجایش ورودی
net register tonnage U گنجایش خالص
capacity U توانایی گنجایش
register capacity U گنجایش ثبات
field capacity U گنجایش زراعی
filed capacity U گنجایش میدانه
producing U گنجایش تولید
capacity U گنجایش استعداد
gross tonnage U گنجایش حجمی
incapacious U بی گنجایش ناقص
modules U حوزه گنجایش
capacities U توانایی گنجایش
saturation capacity U گنجایش اشباع
energy content U گنجایش انرژی
possible capacity U گنجایش ممکن
practical capacity U گنجایش عملی
pulmometry U سنجش گنجایش شش
module U حوزه گنجایش
capacities U گنجایش استعداد
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
useable reservoir storage U گنجایش مفید مخزن
truckload U به گنجایش یک ماشین باری
truckloads U به گنجایش یک ماشین باری
available storage capacity U گنجایش مفید مخزن
expanded , capacity U زیاد کردن گنجایش
capacious U گنجایش دار گشاد
pulmometer U الت سنجش گنجایش شش
block coefficient U ضریب گنجایش ناو
tonnage U گنجایش کشتی برحسب تن
tankage U گنجایش تانک یا مخزن
farad U واحد گنجایش برق
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
to gauge a person U گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
pneumatoneter U الت سنجش گنجایش تنفس ریه
fluid ounce U واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
fluid ounces U واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
unformatted U گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
load U برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
loads U برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
gauger U کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
gallonage U فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
Shannon's Law U قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
micro U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
metagnosticism U عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
microcomputer U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
VHD U نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional RAM U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
wavelength division multiplexing U روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
pondage U گنجایش حوض یا استخر انباشتن اب در حوض یااستخر
pack board U وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
redundant U سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
peripheral U باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
deferent U خروجی
exhaust U خروجی
exhausts U خروجی
printout U خروجی
tatal output U خروجی کل
egress U خروجی
exit U خروجی
exits U خروجی
handler U خروجی
handlers U خروجی
throughput U خروجی
extrusion U خروجی
output U خروجی
outputs U خروجی
printouts U خروجی
outlets U خروجی
outflows U خروجی
outlet U خروجی
outflow U خروجی
output area U خروجی
out put U خروجی
output stream U مسیل خروجی
output tube U لامپ خروجی
output transformer U مبدل خروجی
exhaust connection U اتصال خروجی
output stream U نهر خروجی
exhaust fan U پروانه خروجی
output stage U مرحله خروجی
valves U دریچه خروجی
valve U دریچه خروجی
output state U حالت خروجی
exhaust chamber U اطاقک خروجی
power output tube U لامپ خروجی
output unite U واحد خروجی
output voltage U ولتاژ خروجی
igneous rock U سنگ خروجی
exhaust steam U بخار خروجی
output bound U کران خروجی
fan out U پهنای خروجی
output area U ناحیه خروجی
i/o U ورودی-خروجی
graphic output U خروجی گرافیکی
outlet box U جعبه خروجی
exit road U راه خروجی
exit point U نقطه خروجی
exhaust gas U گاز خروجی
exhaust nozzle U نازل خروجی
exhaust passage U گذرگاه خروجی
exhaust pipe U لوله خروجی
exhaust port U مجرای خروجی
exhaust port U دریچه خروجی
exit splitter U شکافنده خروجی
exhaust stroke U ضربه خروجی
outgoing cable U کابل خروجی
output speed U سرعت خروجی
output U انرژی خروجی
output media U رسانه خروجی
output listing U سیاهه خروجی
output job queue U صف برنامه خروجی
output impedance U امپدانس خروجی
output impedance U ناگذرایی خروجی
dewatering outlets U خروجی زیرین
after bay U مجرای خروجی
output equipment U تجهیزات خروجی
light output U خروجی نور
output electrode U الکترد خروجی
output device U دستگاه خروجی
output data U داده خروجی
lighting outlet U خروجی روشنایی
effluents U سیال خروجی
maximum output U خروجی حداکثر
outfall U دهانه خروجی
effective output U خروجی موثر
output channel U کانال خروجی
output channel U مجرای خروجی
cooling water outlet U خروجی اب سرد
exhaust cam U بادامک خروجی
exhaust air U هوای خروجی
eruptive rock U سنگ خروجی
input output U ورودی خروجی
output shaft U محور خروجی
emergency door U خروجی خطر
output routine U روال خروجی
output buffer U میانگیر خروجی
extrusive rocks U سنگهای خروجی
outputs U انرژی خروجی
output capacitance U فرفیت خروجی
output process U فرایند خروجی
output power U توان خروجی
effusive rocks U سنگهای خروجی
effluent U سیال خروجی
peaks U بلندترین خروجی
real time output U خروجی انی
surface outflow U اب سطحی خروجی
pump delivery U خروجی پمپ
voices U خروجی صوت
power output stage U طبقه خروجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com