Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
golf cart
U
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dugout
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugouts
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
schooners
U
گاری سفری گاری روپوش دار
schooner
U
گاری سفری گاری روپوش دار
tailboard
U
تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
call time
U
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
I'm saving up for a new bike.
U
من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
composite defense
U
دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
to leave no stone unturned
U
زمین واسمان رابهم دوختن همه وسایل رابکاربردن
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
grease paint
U
رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
wheel sucker
U
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
high lift device
U
وسایل برای زیاد
bent
U
اسم رمز برای خرابی وسایل
Faraday cage
U
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
aircraft mission equipment
U
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
sync
U
حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync
U
بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
battery
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
equipment
U
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
path
[corridor]
for emergency vehicles
U
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
operators
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operator
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
buffering
U
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work.
U
حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
condition
U
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
acres
U
برای سنجش زمین
acre
U
برای سنجش زمین
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
cavation
U
[حفر زمین برای سرداب]
difficult terrain
U
زمین مشکل برای عبور
cavaizion
U
[حفر زمین برای سرداب]
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
self-
U
برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
this ground rides soft
U
این زمین برای سواری نرم است
chute
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
chutes
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
shop supply
U
وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
deadlines
U
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
deadline
U
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
dumb well
U
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
acres
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
carted
U
گاری
tumbril
U
گاری
driver
U
گاری چی
carts
U
گاری
carting
U
گاری
drayman
U
گاری کش
vans
U
گاری
gharry
U
گاری
dogcarts
U
گاری سگ کش
drivers
U
گاری چی
van
U
گاری
cart
U
گاری
dogcart
U
گاری سگ کش
players
U
بازیگران
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
hp laserjet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
Hewlett Packard LaserJet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
wainwright
U
گاری ساز
cartage
U
حمل با گاری
carter
U
راننده گاری
tumbrel
U
گیوتین گاری
mail cart
U
گاری پست
paracaisson
U
گاری دوچرخ
drayman
U
گاری بر چهارچرخه کش
shopping cart
U
گاری خرید
foot sweep
U
فن اوسوتو گاری
wain
U
گاری واگن
applecart
U
گاری سیب
dumb waiter
U
گاری تاقچهدار
dumb waiters
U
گاری تاقچهدار
cartwright
U
گاری ساز
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
registration of player
U
نامنویسی بازیگران
dramatis personoe
U
بازیگران نمایش
the profession
U
جماعت بازیگران
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
carthorse
U
اسب ارابهو گاری
camion
U
گاری کوتاه بی لبه
joltwagon
U
گاری یا ارابه پرتکان
lorries
U
اتومبیل باری گاری
lorry
U
اتومبیل باری گاری
cartage
U
کرایه گاری مکاری
paracaisson
U
گاری مهمات کش دستی
piety
U
پرهیز گاری خداترسی
scorecard
U
برگه نام بازیگران
solids
U
تیمی با بازیگران خوب
solid
U
تیمی با بازیگران خوب
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
green room
U
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
move list
U
فهرست بازیگران غیرفعال
pavilions
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilion
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
scorecards
U
برگه نام بازیگران
seeding
U
رده بندی بازیگران
designated tournament
U
مسابقه بهترین بازیگران
company
U
دسته هیئت بازیگران
companies
U
دسته هیئت بازیگران
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
pietist
U
وابسته به پرهیز گاری پارسا
cartful
U
انچه دریک گاری جا بگیرد
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
horses
U
بازیگران قوی تیم مهاجم
taxies
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
greenrooms
U
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
taxied
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
greenroom
U
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
taxiing
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
bases boaded
U
ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
opera hat
U
کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
troupe
U
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
troupes
U
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
taxi
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
standings
U
فهرست نام بازیگران یا تیمها
dray
U
گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
prim buffa
U
سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
scenarios
U
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
field player
U
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
huddling
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
pro am
U
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
huddles
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle
U
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
taxi squad
U
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
scenario
U
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
up and back
U
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
penalty time keeper
U
حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
short side
U
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com