Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
xerographic printer
U
که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pergnant
U
باردار
pregnant
U
باردار
furred
U
باردار
charged particle
U
ذره باردار
anticipant
U
ابستن باردار
heavy
U
ابستن باردار
heaviest
U
ابستن باردار
heavier
U
ابستن باردار
heavies
U
ابستن باردار
mobility of a charged particle
U
تحرک ذره باردار
fur
U
خز دوختن به باردار شدن
She is pregnant(expecting).
U
آبستن (باردار) است
furs
U
خز دوختن به باردار شدن
Fruit -bearing (prlific) tree.
U
درخت باردار ( بارآور )
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
inseminated
U
ابستن کردن باردار کردن
inseminate
U
ابستن کردن باردار کردن
inseminates
U
ابستن کردن باردار کردن
inseminating
U
ابستن کردن باردار کردن
images
U
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
carbon ribbon
U
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
aries
U
برج حمل که بشکل قوچی تصویر میشود
graphics
U
روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scans
U
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scan
U
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
banners
U
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
banner
U
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
turtles
U
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
turtle
U
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
refresh
U
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshes
U
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed
U
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
morphing
U
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
lag
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags
U
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
selection
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
hi res graphics
U
graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
mats
U
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mat
U
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
blob
U
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blobs
U
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
viewer
U
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers
U
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
crystals
U
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal
U
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
hologram
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
pincushion distortion
U
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
cropped
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening
U
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crops
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images
U
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
pictures
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videos
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
video
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
auto
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence
U
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images
U
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube
U
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan
U
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image formation
U
تولید تصویر تصویر
lustreer
U
اب جوهر
essence
U
جوهر
quintes sence
U
جوهر
substances
U
جوهر
pithless
U
بی جوهر
spiriting
U
جوهر
spirit
U
جوهر
substance
U
جوهر
ens
U
جوهر
consubstantial
U
هم جوهر
quintessence
U
جوهر
ink
U
جوهر
inks
U
جوهر
chlorhydrate of qui nine
U
جوهر
acid
U
جوهر
juice
U
جوهر
marrows
U
جوهر
dyestuff
U
جوهر
dye stuff
U
جوهر
narceine
U
جوهر
juices
U
جوهر
bone marrow
U
جوهر
marrow
U
جوهر
toner
U
جوهر
essentiality
U
جوهر
aceric acid
U
جوهر
soldering flux
U
جوهر
heart
U
جوهر
sulphate of quinine
U
جوهر
coessential
U
هم جوهر
sulphate of qui nine
U
جوهر
hearts
U
جوهر
anilin
U
جوهر
acids
U
جوهر
being
U
جوهر
aniline
U
جوهر
etching acid
U
جوهر
mattered
U
ماهیت جوهر
monad
U
جوهر الهی
muriatic acid
U
جوهر نمک
matter and form
U
جوهر و عرض
blotters
U
جوهر خشک کن
formic acid
U
جوهر مورچه
salicin
U
جوهر بید
magnetic ink
U
جوهر مغناطیسی
aceric acid
جوهر افرا
acetic
U
جوهر سرکهای
acitric a
U
جوهر ابلیمو
aizarine
U
جوهر روناس
matters
U
ماهیت جوهر
mattering
U
ماهیت جوهر
matter
U
ماهیت جوهر
individuum
U
جوهر فرد
aquafortis
U
جوهر شوره
boric acid
U
جوهر بوره
carbonate of soda
U
جوهر قلیا
substance
U
ذات جوهر
substances
U
ذات جوهر
blotter
U
جوهر خشک کن
creosote
U
جوهر قطران
citric acid
U
جوهر لیمو
extracting
U
عصاره جوهر
creosoted
U
جوهر قطران
veratrine
U
جوهر کندش
santalic acid
U
جوهر صندل
extracts
U
عصاره جوهر
santonin
U
جوهر درمنه
reflectance ink
U
جوهر انعکاس
tannin
U
جوهر مازو
creosoted
U
جوهر قیر
creosotes
U
جوهر قیر
creosotes
U
جوهر قطران
extracted
U
عصاره جوهر
extract
U
عصاره جوهر
creosoting
U
جوهر قیر
quiddity
U
جوهر ناچیز
creosoting
U
جوهر قطران
creosote
U
جوهر قیر
subject
U
جوهر واساس
subjected
U
جوهر واساس
strychnia
U
جوهر کوچوله
subjects
U
جوهر واساس
elements
U
جوهر فرد
toner
U
جوهر پودری
acetic acid
U
جوهر سرکه
sulphuric acid
U
جوهر گوگرد
the spirit of the law
U
جوهر قانون
subsistance
U
جوهر مفاد
element
U
جوهر فرد
toner cartridge
U
کارتریج جوهر
selfdom
U
جوهر نفس
santalin
U
جوهر صندل
subjecting
U
جوهر واساس
diatomic
U
دارای دو جوهر فرد
godhead
U
رب النوع جوهر الوهیت
acetate
U
نمک جوهر سرکه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com