English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
xerographic printer U که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pergnant U باردار
pregnant U باردار
furred U باردار
charged particle U ذره باردار
anticipant U ابستن باردار
heavy U ابستن باردار
heaviest U ابستن باردار
heavier U ابستن باردار
heavies U ابستن باردار
mobility of a charged particle U تحرک ذره باردار
fur U خز دوختن به باردار شدن
She is pregnant(expecting). U آبستن (باردار) است
furs U خز دوختن به باردار شدن
Fruit -bearing (prlific) tree. U درخت باردار ( بارآور )
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
inseminated U ابستن کردن باردار کردن
inseminate U ابستن کردن باردار کردن
inseminates U ابستن کردن باردار کردن
inseminating U ابستن کردن باردار کردن
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
carbon ribbon U ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
aries U برج حمل که بشکل قوچی تصویر میشود
graphics U روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
scan U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scans U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scans U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scan U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
banners U پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
banner U پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
turtles U تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
turtle U تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
refresh U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshes U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
morphing U جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
selection U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
hi res graphics U graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
mats U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mat U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
blob U بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blobs U بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
viewer U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
crystals U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
hologram U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
pincushion distortion U خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
cropped U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening U محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crops U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videos U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
video U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization U جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression U روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing U تصویر خطی تصویر مدادی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
tracing U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images U نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image formation U تولید تصویر تصویر
lustreer U اب جوهر
essence U جوهر
quintes sence U جوهر
substances U جوهر
pithless U بی جوهر
spiriting U جوهر
spirit U جوهر
substance U جوهر
ens U جوهر
consubstantial U هم جوهر
quintessence U جوهر
ink U جوهر
inks U جوهر
chlorhydrate of qui nine U جوهر
acid U جوهر
juice U جوهر
marrows U جوهر
dyestuff U جوهر
dye stuff U جوهر
narceine U جوهر
juices U جوهر
bone marrow U جوهر
marrow U جوهر
toner U جوهر
essentiality U جوهر
aceric acid U جوهر
soldering flux U جوهر
heart U جوهر
sulphate of quinine U جوهر
coessential U هم جوهر
sulphate of qui nine U جوهر
hearts U جوهر
anilin U جوهر
acids U جوهر
being U جوهر
aniline U جوهر
etching acid U جوهر
mattered U ماهیت جوهر
monad U جوهر الهی
muriatic acid U جوهر نمک
matter and form U جوهر و عرض
blotters U جوهر خشک کن
formic acid U جوهر مورچه
salicin U جوهر بید
magnetic ink U جوهر مغناطیسی
aceric acid جوهر افرا
acetic U جوهر سرکهای
acitric a U جوهر ابلیمو
aizarine U جوهر روناس
matters U ماهیت جوهر
mattering U ماهیت جوهر
matter U ماهیت جوهر
individuum U جوهر فرد
aquafortis U جوهر شوره
boric acid U جوهر بوره
carbonate of soda U جوهر قلیا
substance U ذات جوهر
substances U ذات جوهر
blotter U جوهر خشک کن
creosote U جوهر قطران
citric acid U جوهر لیمو
extracting U عصاره جوهر
creosoted U جوهر قطران
veratrine U جوهر کندش
santalic acid U جوهر صندل
extracts U عصاره جوهر
santonin U جوهر درمنه
reflectance ink U جوهر انعکاس
tannin U جوهر مازو
creosoted U جوهر قیر
creosotes U جوهر قیر
creosotes U جوهر قطران
extracted U عصاره جوهر
extract U عصاره جوهر
creosoting U جوهر قیر
quiddity U جوهر ناچیز
creosoting U جوهر قطران
creosote U جوهر قیر
subject U جوهر واساس
subjected U جوهر واساس
strychnia U جوهر کوچوله
subjects U جوهر واساس
elements U جوهر فرد
toner U جوهر پودری
acetic acid U جوهر سرکه
sulphuric acid U جوهر گوگرد
the spirit of the law U جوهر قانون
subsistance U جوهر مفاد
element U جوهر فرد
toner cartridge U کارتریج جوهر
selfdom U جوهر نفس
santalin U جوهر صندل
subjecting U جوهر واساس
diatomic U دارای دو جوهر فرد
godhead U رب النوع جوهر الوهیت
acetate U نمک جوهر سرکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com