Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
indirect bank protection
U
کناره بندی غیر مستقیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
dasd
U
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basics
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
directed
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
elicitation
U
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights
U
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
side
U
کناره
edge
U
کناره
bordering
U
کناره
sides
U
کناره
bordered
U
کناره
margins
U
کناره
margin
U
کناره
border
U
کناره
rims
U
کناره
rim
U
کناره
edges
U
کناره
lip
U
کناره
fringe
U
کناره
margine
U
کناره
margent
U
کناره
listel
U
کناره
fringes
U
کناره
detachment
U
کناره گیری
scratch
U
کناره گیری
scratched
U
کناره گیری
scratches
U
کناره گیری
isolation
U
کناره گیری
To go into solitude . To become aloof .
U
کناره گرفتن
renouncement
U
کناره گیری
bank paving
U
فرش کناره
scratching
U
کناره گیری
edge
U
کناره تیزی
edges
U
کناره تیزی
attrition
U
کناره گیری
abdication
U
کناره گیری
levee
U
کناره رودخانه
map margin
U
کناره نقشه
demission
U
کناره گیری
demit
U
کناره گرفتن از
resignation
U
کناره گیری
bolt rope
U
طناب کناره
resignations
U
کناره گیری
border
U
کناره مرز
bordered
U
کناره مرز
bordering
U
کناره مرز
offishness
U
کناره جویی
detachments
U
کناره گیری
retiring
U
کناره گیر
side
U
پهلو کناره
sea board
U
کناره دریا
renunciation
U
کناره گیری
featheredge
U
کناره تیز
seceder
U
کناره گیر
bank
U
کناره توده
separatism
U
کناره گیری
banks
U
کناره توده
to declare off
U
کناره کردن از
threctia
U
کناره گیری
to stand a. off
U
کناره گرفتن
aloof
U
کناره گیر
stand-offish
U
کناره جو غیرمعاشر
stand offish
U
کناره جو غیرمعاشر
contour
U
خط کناره نما
standoffish
U
کناره گیر
retired ness
U
کناره گیری
sides
U
پهلو کناره
stand offish
U
کناره گیر
stand-offish
U
کناره گیر
sheetlines
U
خطوط کناره نقشه
resignations
U
کناره گیری تفویض
resignation
U
کناره گیری تفویض
sidewall
U
کناره لاستیک اتومبیل
sideliner
U
ادم کناره گیر
throw up
U
کناره گیری کردن از
secedes
U
کناره گیری کردن
seceding
U
کناره گیری کردن
secede
U
کناره گیری کردن
aprons
U
کناره داخلی پیست
apron
U
کناره داخلی پیست
he threatened or resingn
U
که کناره گیری خواهدکرد
to seclude oneself
U
کناره گیری کردن
to keep one's distance
U
کناره گیری کردن
hold aloof
U
کناره گیری کردن
seceded
U
کناره گیری کردن
to give wide berth to
U
کناره گیری کردن از
nonintervention
U
سیاست کناره گیری
avoidance
U
کناره گیری احتراز
bankside
U
کناره دریا ورودخانه
retire
U
کناره گیری کردن
bankside
U
پشته یا کناره رود
bank effect
U
اثر کناره رودخانه
retires
U
کناره گیری کردن
abdicative
U
مایه کناره گیری
chimney-cheek
U
[کناره باز شومینه]
contours
U
خطوط کناره نما
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
retreats
U
عقب نشینی کناره گیری
to retire in to oneself
U
از جامعه کناره گیری کردن
retreating
U
عقب نشینی کناره گیری
retreated
U
عقب نشینی کناره گیری
resigns
U
کناره گرفتن تفویض کردن
withdrawal
U
کناره گیری از مسابقه تکواندو
retreat
U
عقب نشینی کناره گیری
chine
U
نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
to throw up
U
کناره گیری کردن از استعفادادن از
resign
U
کناره گرفتن تفویض کردن
side wall of stairs
U
جان پناه کناره پلکان
withdrawals
U
کناره گیری از مسابقه تکواندو
to keep oneself to oneself
U
کناره گیری ازمردم کردن
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
neatline
U
خطوط باریک حدود کناره نقشه
abdicates
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicating
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicated
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicate
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
to resign one's seat
U
از جای مجلسی خود کناره گرفتن
chimney-corner
U
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
to retire from
[to]
a place
U
از
[به]
جایی کناره گیری کردن
[یا منزوی شدن]
bank shot
U
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
to send in one's papers
U
کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
quarter
U
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
bear in
U
تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
boasted
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasts
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
overlapped
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlap
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
straight line
U
مستقیم
straight line
U
خط مستقیم
level
U
مستقیم
straightish
U
مستقیم
firsthand
U
مستقیم
levels
U
مستقیم
leveled
U
مستقیم
levelled
U
مستقیم
unintermediate
<adj.>
U
مستقیم
direct
<adj.>
U
مستقیم
directed
U
مستقیم
directs
U
مستقیم
straight line code
U
کد مستقیم
upstanding
U
مستقیم
straightest
U
مستقیم
bee line
U
خط مستقیم
on line
U
مستقیم
beeline
U
خط مستقیم
right
U
مستقیم
straight
U
مستقیم
attributive
U
مستقیم
first-hand
U
مستقیم
straight line code
U
کد خط مستقیم
righting
U
مستقیم
straighter
U
مستقیم
righted
U
مستقیم
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
video disk
U
دسترسی مستقیم
direct coupling
U
جفتگری مستقیم
backstair
U
غیر مستقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com