Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bowyer
U
کمان فروش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
woollen draper
U
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
bows
U
کمان کمان هدفگیری
bow
U
کمان کمان هدفگیری
on licence
U
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies
U
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller
U
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sale maximization
U
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell
U
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
U
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
optional claiming race
U
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furrier
U
خز فروش پوست فروش
furriers
U
خز فروش پوست فروش
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
arcs
U
کمان
bowed
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
arch-
U
کمان
arches
U
: کمان
arch-
U
: کمان
arches
U
کمان
bows
U
کمان
arc
U
کمان
fiddle bow
U
کمان
bow
U
کمان
spot
U
کمان
spots
U
کمان
arch
U
: کمان
bowstring
U
زه کمان
sagittarius
U
کمان
sagittarii
U
کمان
arch
U
کمان
bowing
U
کمان
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
arblast
U
کمان زنبورکی
crossbows
U
کمان صلیبی
bend
U
کمان خمش
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
arch-
U
چفت کمان
arch
U
چفت کمان
rainbow
U
رنگین کمان
power hacksaw
U
کمان اره
arches
U
چفت کمان
longbow
U
کمان بزرگ
crossbows
U
کمان پولادی
longbows
U
کمان بزرگ
crossbows
U
کمان زنبورکی
crossbow
U
کمان پولادی
crossbow
U
کمان زنبورکی
irises
U
رنگین کمان
iris
U
رنگین کمان
straight bow
U
کمان راست
nock
U
جای زه کمان
rainbows
U
رنگین کمان
crossbow
U
کمان صلیبی
opalesce
U
مانندرنگین کمان
long bow
U
کمان دستی
cock feather
U
پر وصل به کمان
bowman
U
تیرانداز با کمان
face
U
شکم کمان
stacked bow
U
کمان باریک
bow weight
U
وزن کمان
faces
U
شکم کمان
string picture
U
روزنه کمان
bow
U
تعظیم کمان
bow
U
کمان شکاری
bowyer
U
کمان ساز
saw frame
U
کمان اره
circular measure
U
اندازه کمان
archer
U
تیرانداز با کمان
cross bow
U
کمان زنبورکی
cross bow
U
کمان پولادی
archers
U
تیرانداز با کمان
included angle of arch
U
دهانه کمان
central angle of arch
U
دهانه کمان
cant
U
کج گرفتن کمان
bowed
U
تعظیم کمان
bowed
U
کمان شکاری
bowing
U
تعظیم کمان
bare bow
U
کمان لخت
sunbow
U
رنگین کمان
swede saw
U
کمان اره
swede saw
U
اره کمان
cross bow
U
گوله کمان
handbow
U
کمان تیراندازی
reflex arc
U
کمان بازتاب
arch thrust
U
رانش کمان
arch of corti
U
کمان کورتی
atabalist
U
کمان زنبورکی
bows
U
کمان شکاری
bowman
U
تیرانداز کمان کش
bow and arrow
U
تیر و کمان
bows
U
تعظیم کمان
bowing
U
کمان شکاری
vans
U
کمان سینه ناو
to bend or draw the bow
U
کمان را چله کردن
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
anchoring
U
کشیدن زه کمان تاصورت
frame
U
قاب چارچوب کمان
anchors
U
کشیدن زه کمان تاصورت
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
anchor
U
کشیدن زه کمان تاصورت
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
soundboard
U
کمان ویولن وتار
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
nock
U
شکاف انتهای کمان
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
crossbow man
U
کمانگیر با کمان صلیبی
sounding board
U
کمان ویولن وتار
sounding boards
U
کمان ویولن وتار
van
U
کمان سینه ناو
bow hunter
U
شکارچی با تیر و کمان
great circle route
U
کمان دایره عظیمه
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
fogbow
U
رنگین کمان حاصل از مه
rectification of a curve
U
طول کمان
[ریاضی]
arc length
U
طول کمان
[ریاضی]
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
bow arm
U
بازویی که کمان را می گیرد
catapult
[British E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
iridescency
U
نمایش رنگین کمان
iridescence
U
نمایش رنگین کمان
oligopoly
U
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
draw
U
تیر در چله کمان گذاشتن
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
servings
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
full draw
U
کشیدن زه کمان بطور کامل
fistmele
U
فاصله بین دسته کمان و زه
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
longbows
U
اغراق گویی کمان دستی
draws
U
تیر در چله کمان گذاشتن
longbow
U
اغراق گویی کمان دستی
serving
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
belly
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
circular grooving saw
U
کمان اره ویژه شیار
bellies
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
self
U
کمان یا تیر از یک تکه چوب
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight
U
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
bowsock
U
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
subtense
U
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
rainbows
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
rainbow
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing
U
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
iceman
U
یخ فروش
offtake
U
فروش
sells
U
فروش
sell
U
فروش
selling
U
فروش
vendition
U
فروش
sales
U
فروش
turnover
U
فروش
taverner
U
می فروش
turnover
U
کل فروش
retailer
U
تک فروش
sale
U
فروش
marketing
U
فروش
sights
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
pope young round
U
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
forward sales
U
پیش فروش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com