Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jackrabbit
U
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
cross examination
U
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
amphitheater
U
سالن
coliseum
U
سالن
showrooms
U
سالن نمایشگاه
showroom
U
سالن نمایشگاه
colosseum
U
سالن بزرگ
arrival hall
U
سالن ورود
beauty salon
U
سالن زیبایی
gym
U
سالن ژیمناستیک
arrival hall
U
سالن ورود
basilicas
U
سالن درازومستطیل
basilica
U
سالن درازومستطیل
mass hall
U
سالن غذاخوری
mass hall
U
سالن نهارخوری
lyceum
U
سالن بحث
ballroom
U
سالن رقص
ballrooms
U
سالن رقص
gyms
U
سالن ژیمناستیک
music halls
U
سالن موسیقی
music hall
U
سالن موسیقی
living room
U
سالن نشیمن
messes
U
سالن غذاخوری
lobby
U
سالن انتظار
lobbied
U
سالن انتظار
lobbies
U
سالن انتظار
salon
U
سالن زیبایی
mess
U
سالن غذاخوری
gallery
U
سرسرا سالن
living rooms
U
سالن نشیمن
salons
U
سالن زیبایی
galleries
U
سرسرا سالن
concourse
U
سالن اصلی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
drawing room
U
سالن پذیرایی
indoor soccer
U
فوتبال داخل سالن
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
lyceum
U
سالن سخنرانی عمومی
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
officer's mess
U
سالن غذاخوری افسران
saloon car
U
واگن سالن دار
parlor car
U
سالن استراحت قطار
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
refectory
U
سالن ناهار خوری
refectories
U
سالن ناهار خوری
beauty shop
U
سالن ارایش وزیبایی
saloon
U
سالن زیبایی رستوران
astrodome
U
سالن رسد خانه
departure hall
U
سالن ترک کردن
saloons
U
سالن زیبایی رستوران
court tennis
U
تنیس داخل سالن
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
parlormaid
U
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel?
U
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
lounge car
U
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pullman car
U
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
soricine
U
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
within living memory
U
به یاد دارند
they are individ different
U
تک تک با هم فرق دارند
it is g. believed that...
U
عموماعقیده دارند که ....
diclinous
U
درختانی که نر وماده دارند
they differ materially
U
تفاوت کلی با هم دارند
they are at war with japan
U
باژاپن جنگ دارند
minimus
U
از چندتن که یک نام دارند
conifers
U
که میوه مخروطی دارند
conifer
U
که میوه مخروطی دارند
they itch for a fight
U
کرم جنگیدن دارند
Walls are ears.
<proverb>
U
دیوارها گوش دارند .
They have had their differences for a long time .
U
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
they differ in kind
U
جنساباهم فرق دارند
the run of the hills is east
U
تپه ها سوی خاورامتداد دارند
ledger bait
U
که دریک جا روی نگاه دارند
active material
U
موادی که خاصیت تجزیه دارند
The apples are bruised .
U
سیبها لک زده ( لکه دارند )
to be of the mind that ...
U
این عقیده
[نظر]
را دارند که ...
to yet had it
U
طرف مثبت اکثریت را دارند
The courts have unlimited jurisdiction.
U
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
Iranians have a gift of tongues.
U
ایرانیها استعداد زبان دارند
My hair is falling out.
U
موهای سرم دارند میریزند.
they are t of their doctrines
U
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
The days are getting shorter now .
U
روزها دارند کوتاه می شوند
long
U
دراز
longed
U
دراز
long headed
U
سر دراز
longheaded
U
دراز سر
longish
U
دراز
lengthwise
U
دراز
long-
U
دراز
linear
U
دراز
oblong
U
دراز
oblongs
U
دراز
dolichomorphic
U
دراز تن
longer
U
دراز
toom
U
دراز
longest
U
دراز
prolix
U
دراز
lengthy
U
دراز
to piece out
U
دراز
verbose
U
دراز
oblongated
U
دراز
to be prolonged
U
دراز
macro
U
دراز
longs
U
دراز
to eke out
U
دراز
boxed
U
موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
these two view are polesapart
U
این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
open court
U
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
They are famed for their courage.
U
بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
You name it , they have it in thes department store.
U
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
red legs
U
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
diurnal
U
مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند
enfilade
U
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
long term
<adj.>
U
دراز مدت
codling
U
یکجورسیب دراز
at full length
U
دراز کشیده
long run
[American E]
<adj.>
U
دراز مدت
elongation
U
دراز شدگی
proboscises
U
پوزه دراز
proboscis
U
پوزه دراز
blue moon
U
زمان دراز
extend
U
دراز کردن
codlin
U
یکجورسیب دراز
couchant
U
دراز کشیده
drag on
<idiom>
U
دراز کردن
long shunt
U
شنت دراز
long term
U
دراز مدت
long wind
U
دراز نفسی
longeval
U
دراز عمر
longhead
U
کله دراز
pintail
U
اردک دم دراز
morella cherry
U
گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry
U
گیلاس دم دراز
oblonated
U
دراز :درازنا
verbalization
U
دراز گویی
to stretch out
U
دراز کردن
prolixity
U
دراز نویسی
prolongate
U
دراز کردن
protract
U
دراز کردن
long range
U
دراز مدت
in the long run
U
در دراز مدت
lanky
U
دراز وباریک
ileum
U
روده دراز
inductile
U
دراز نشو
lantern jawed
U
چانه دراز
long-time
U
دراز مدت
long-drawn-out
U
دور و دراز
lanternjaws
U
چانه دراز
long run
U
دراز مدت
long bill
U
نوک دراز
long billed
U
نوک دراز
long bone
U
استخوانهای دراز
long eared
U
گوش دراز
long necked
U
گردن دراز
streek
U
دراز کردن
stretch
U
دراز کردن
long-winded
U
دراز نفس
sniped
U
نوک دراز
snipes
U
نوک دراز
long winded
U
دراز نفس
elongate
U
دراز کردن
elongate
U
دراز شدن
elongates
U
دراز کردن
elongates
U
دراز شدن
longer-term
U
دراز مدت
elongating
U
دراز کردن
elongating
U
دراز شدن
lengthen
U
دراز کردن
lengthen
U
دراز شدن
oblong
U
دراز پهنا
snipe
U
نوک دراز
long-life
U
عمر دراز
longevity
U
دراز عمری
stretched
U
دراز کردن
long life
U
عمر دراز
stretches
U
دراز کردن
gangling
U
طولانی و دراز
oblongs
U
دراز پهنا
narrowest
U
دراز وباریک
narrower
U
دراز وباریک
narrowed
U
دراز وباریک
narrow
U
دراز وباریک
weedy
U
دراز و باریک
far-fetched
U
دور و دراز
far fetched
U
دور و دراز
long-term
U
دراز مدت
lengthens
U
دراز کردن
lengthened
U
دراز کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com