Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
neighbouring country
[British E]
U
کشور همسایه
neighboring state
[American E]
U
کشور همسایه
bordering country
U
کشور همسایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
next door
[to]
<adv.>
U
همسایه ای
abutting
U
همسایه
neighbors
U
همسایه
neighbour
U
همسایه
adjoining
U
همسایه
neighbours
U
همسایه
vicinage
U
همسایه
vicinal
U
همسایه
our neighbour door
U
همسایه پهلویی ما
neighbourly
U
در خور همسایه
neighbourly
U
همسایه وار
bordering country
U
ملت همسایه
collateral
U
همسایه مجاور
neighbouring country
[British E]
U
ملت همسایه
neighboring state
[American E]
U
ملت همسایه
abuttals
U
زمین همسایه
neighbour
U
همسایه شدن با
neighbours
U
همسایه شدن با
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
adjacent
U
مجاور همسایه
neighbor
U
همسایه نزدیک
neighbor
U
همسایه شدن با
neighbouring state
U
دولتهای همسایه
immediately next door
<adv.>
U
همین همسایه ای
neighbors
U
همسایه شدن با
our next neighhbour
U
همسایه پهلویی ما
our next neighhbour
U
همسایه دیوار بدیوارما
The grass is greener on the other side of the hI'll.
U
مرغ همسایه غازه
The house next door was broken into/burgled/burglarized yesterday.
U
دیروز دزد خانه همسایه را زد.
He is next door.
U
او
[مرد]
نزد همسایه است.
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
He beats his own child to frighten his neighbour.
<proverb>
U
بچه خود را مى زند که همسایه بترسد .
love thy neighbour as thyself
U
همسایه یا نوع خود را مانندخود دوست داشته باش
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
U
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
to crib
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to plagiarize
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to copy
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
countries
U
کشور
territory
U
کشور
soiling
U
کشور
territories
U
کشور
state
U
کشور
state-
U
کشور
fatherland
U
کشور
fatherlands
U
کشور
nation
U
کشور
nations
U
کشور
realm
U
کشور
realms
U
کشور
stating
U
کشور
land n
U
کشور
states
U
کشور
stated
U
کشور
country
U
کشور
soil
U
کشور
soils
U
کشور
common wealth
U
کشور
Niger
U
کشور نیجر
Angola
U
کشور انگولا
land of the rising sun
U
کشور ژاپن
great power
U
کشور با قدرت
fisc
U
خزانه کشور
Andorra
U
کشور آندورا
high court of
U
دیوانعالی کشور
New Zealand
U
کشور زلاندنو
Pakistan
U
کشور پاکستان
Bahamas
U
کشور باهاما
Sweden
U
کشور سوئد
Tanzania
U
کشور تانزانیا
Nigeria
U
کشور نیجریه
Liberia
U
کشور لیبریا
Tunisia
U
کشور تونس
forwarding country
U
کشور فرستنده
Togo
U
کشور توگو
Luxembourg
U
کشور لوکزامبورگ
Greece
U
کشور یونان
Oman
U
کشور عمان
Nicaragua
U
کشور نیکاراگوا
friendly state
U
کشور خودی
Thailand
U
کشور تایلند
Korea
U
کشور کره
Qatar
U
کشور قطر
Albania
U
کشور آلبانی
host nation
U
کشور میزبان
Rwanda
U
کشور رواندا
Senegal
U
کشور سنگال
Sierra Leone
U
کشور سیرالئون
independency
U
کشور مستقل
Singapore
U
کشور سنگاپور
Somalia
U
کشور سومالی
host country
U
کشور میزبان
Sudan
U
کشور سودان
Paraguay
U
کشور پاراگوئه
kingdom
U
کشور قلمروپادشاهی
Swaziland
U
کشور سوازیلند
Argentina
U
کشور آرژانتین
Suriname
U
کشور سورینام
Holland
U
کشور هلند
Peru
U
کشور پرو
Philippines
U
کشور فیلیپین
Portugal
U
کشور پرتغال
home country
U
کشور اصلی
Sri Lanka
U
کشور سریلانکا
Spain
U
کشور اسپانیا
Guatemala
U
کشور گواتمالا
Guyana
U
کشور گیانا
respublica
U
کشور جمهوری
respublica
U
جمهوری کشور
Honduras
U
کشور هندوراس
Hungary
U
کشور مجارستان
Indonesia
U
کشور اندونزی
Jamaica
U
کشور جامائیکا
Kenya
U
کشور کنیا
Kiribati
U
کشور کیریباتی
cloud-cuckoo-land
U
کشور پریون
Cameroon
U
کشور کامرون
the play of europe
U
کشور سویس
Great Britain
U
کشور انگلیس
Ghana
U
کشور غنا
southland
U
کشور نیمروز
Ecuador
U
کشور اکوادر
Djibouti
U
کشور جی بوتی
Eire
U
کشور ایرلند
Fiji
U
کشور فیجی
Cuba
U
کشور کوبا
sending state
U
کشور فرستنده
Finland
U
کشور فنلاند
Gabon
U
کشور گابن
secretary of state for home affairs
U
وزیر کشور
Costa Rica
U
کشور کاستاریکا
Colombia
U
کشور کلمبیا
sea power
U
کشور دریایی
the superme court
U
دیوانعالی کشور
Cambodia
U
کشور کامبوج
the youth of the country
U
جوانان کشور
ottoman
U
کشور عثمانی
Maldives
U
کشور مالدیو
Mali
U
کشور مالی
Bangladesh
U
کشور بنگلادش
Bahrain
U
کشور بحرین
Mexico
U
کشور مکزیک
Ghana
U
کشور گانا
Mozambique
U
کشور موزامبیک
Myanmar
U
کشور میانمار
Namibia
U
کشور نامیبی
Morocco
U
کشور مغرب
midland
U
داخله کشور
Namibia
U
کشور نامیبیا
traitor to the countruy
U
خائن کشور
traitor to one's country
U
خائن به کشور
theocrat
U
خداوند کشور
Burma
U
کشور برمه
Botswana
U
کشور بوتسوانا
Bhutan
U
کشور بوتان
Belize
U
کشور بلیز
Kuwait
U
کشور کویت
Laos
U
کشور لائوس
per pais
U
بوسیله کشور
Lesotho
U
کشور لسوتو
Libya
U
کشور لیبی
Malawi
U
کشور مالاوی
oversea
U
خارج از کشور
Malaysia
U
کشور مالزی
Nepal
U
کشور نپال
mother country
U
کشور اصلی
mother countries
U
کشور اصلی
fairylands
U
کشور پریان
fairyland
U
کشور پریان
ministry of the interior
U
وزارت کشور
in these parts
<adv.>
U
در این کشور
in this country
<adv.>
U
در این کشور
dependency
U
کشور غیرمستقل
dependencies
U
کشور غیرمستقل
turkeys
U
کشور ترکیه
turkey
U
کشور ترکیه
abroad
خارج از کشور
inland
U
درون کشور
traitors
U
خائن به کشور
deportation
U
اخراج از کشور
Hungary
U
مجارستان
[کشور]
stating
U
جمهوری کشور
states
U
جمهوری کشور
stated
U
جمهوری کشور
state-
U
جمهوری کشور
state
U
جمهوری کشور
traitor
U
خائن به کشور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com