English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dromond U کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
galley U کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
mediaeval U قرون وسطی قرون وسطایی
medieval U قرون وسطی قرون وسطایی
mediaeval ages U قرون وسطی
medival ages U قرون وسطی
Middle Ages U قرون وسطی
the dark ages U قرون وسطی
medizeval history U تاریخ قرون وسطی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
longbow U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
pennon U پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
medievalist U متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
longbows U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
ballistraria U [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
templar U عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
balistraria U [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
chien-assis U [پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
tower house U قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
canterius U [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
cantherius U [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
to be broken on the wheel U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
calf's tongue U [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
galleass U کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
merchantman U کشتی بازرگانی
master mariner U ناخدای کشتی بازرگانی
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
navies U کشتی جنگی
combatant vessel U کشتی جنگی
battleship U کشتی جنگی
war vessel U کشتی جنگی
war ship U کشتی جنگی
navy U کشتی جنگی
battleships U کشتی جنگی
longboat U بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
polacre U کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca U کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
armement U مهمات کشتی جنگی
man of war U کشتی جنگی رزمناو
ship of the line U کشتی جنگی بزرگ
supercargo U مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
ward room U اطاق افسران در کشتی جنگی
galleons U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleon U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizing U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
hush ship U کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
letter of marque U پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
capital ship U کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
mediate U وسطی
centric U وسطی
middle finger U وسطی
meaner U وسطی
mediates U وسطی
mean U وسطی
mediated U وسطی
mediating U وسطی
medial U وسطی
median U وسطی
meanest U وسطی
after ages U قرون آتیه
d. ages U قرون دور
medius U انگشت وسطی
mid U میانی وسطی
mid- U میانی وسطی
meddles U میانی وسطی
middles U میانی وسطی
meddled U میانی وسطی
meddle U میانی وسطی
middle succession U توالی وسطی
middle U میانی وسطی
medievalism U عقاید قرون وسطایی
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
middle name U نام وسطی-اسموسطین
middle lintel in window U الت وسطی پنجره
medievalism U دارای وضعیت قرون وسطایی
galligaskins U نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و 71
mediaevalism U رسم ها وعقیدههای قرون میانه
mesoderm U لایه وسطی جرثومه میانپوست
rigaudon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
minuet U رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
goliard U دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
troubadour U شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadours U شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
justiciar U قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
cross-wing U [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
traded U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
commercial U بازرگانی
trade U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
business <adj.> U بازرگانی
mercantile agent U بازرگانی
commerce U بازرگانی
emporetic U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
trading U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
for-profit <adj.> U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
trade secrets U اسرار بازرگانی
balance of trade U تراز بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
board of trade U هیئت بازرگانی
domestic trade U بازرگانی داخلی
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
commercially U از راه بازرگانی
sea borne commerce U بازرگانی دردریا
quasi commercial U شبه بازرگانی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
chamber of commerce U اطاق بازرگانی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
foreign trade U بازرگانی خارجی
bill exchange U برات بازرگانی
volume of trade U حجم بازرگانی
mercantilism U سیاست بازرگانی
business union U اتحادیه بازرگانی
chamber of trade U اتاق بازرگانی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
commercial banks U بانکهای بازرگانی
trade secret U اسرار بازرگانی
mart U مرکز بازرگانی
business activity U فعالیت بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
business cycle U دور بازرگانی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
commercial policy U سیاست بازرگانی
trades unions U اتحادیه بازرگانی
commercial attache U وابسته بازرگانی
internal trade U بازرگانی داخلی
trade unions U اتحادیه بازرگانی
trade union U اتحادیه بازرگانی
business enterprise U بنگاه بازرگانی
idiograph U نشان بازرگانی
business U موسسه بازرگانی
jobbing U واسطه بازرگانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com