English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
hepatoscopy U معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
neptunist U کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
physiocrat U کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
mis run casting U ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
ladle crane U جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
casting U ریخته گی
founders U ریخته گر
brass founder U ریخته گر
disorganized U در هم ریخته
foundered U ریخته گر
founder U ریخته گر
foundering U ریخته گر
cast copper U مس ریخته گی
caster U ریخته گر
hot topping U ریخته گی
foundry man U ریخته گر
moulder U ریخته گر
besprent U ریخته
metal founder U ریخته گر
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
found U ریخته گری
group casting U ریخته گری
founds U ریخته گری
founding U ریخته گری
sheet asphalt U اسفالت ریخته
wild and woolly U درهم ریخته
cast glass U شیشه ریخته گی
investment foundry U ریخته گی بسته
iron foundry U ریخته گی اهن
potted U در کوزه ریخته
investment castings U ریخته گی بسته
chuted concrete U بتن ریخته گی
molten U ریخته ریختگی
skins U پوسته ریخته گی
skinning U پوسته ریخته گی
skinned U پوسته ریخته گی
casting U ریخته گری
cast crystal U بلور ریخته
cast steel U فولاد ریخته گی
foundries U ریخته گری
castellated nut U مهره ریخته گی
skin U پوسته ریخته گی
precast U پیش ریخته
moulding U ریخته گری
foundry U ریخته گری
casting U قطعه ریخته گی
cast concrete U بتن ریخته گی
cast metal U فلز ریخته گی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
litters U زایمان ریخته وپاشیده
foundry practice U تکنیک ریخته گری
non ferrous casting U قطعه ریخته گی غیراهنی
trumpeting U قیف ریخته گری
trumpeted U قیف ریخته گری
trumpet U قیف ریخته گری
foundry pit U جهنم ریخته گری
foundry pit U چاله ریخته گری
injection molding U ریخته گری تزریقی
littering U زایمان ریخته وپاشیده
fusion casting U ریخته گری ذوبی
group casting U ریخته گری گروهی
steel foundry U ریخته گری فولاد
pouring cup U قاشق ریخته گری
tumultuous U شلوغ بهم ریخته
plaster casts U ریخته گری گچی
precision casting U ریخته گری دقیق
grey iron foundry U ریخته گری خاکستری
shell casting U ریخته گری پوستهای
debris U اشغال روی هم ریخته
foundry sand U ماسه ی ریخته گری
sand casting U ریخته گری ماسهای
group teaming U ریخته گری گروهی
litter U زایمان ریخته وپاشیده
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
foundry cupola U کوپول ریخته گری
littered U زایمان ریخته وپاشیده
press casting U ریخته گری فشاری
transfer molding U ریخته گری انتقالی
pig U قالب ریخته گری
moulds U قالب ریخته گری
moulded U قالب ریخته گری
mould U قالب ریخته گری
molded U قالب ریخته گری
forges U ریخته گری فلز
composite casting U ریخته گری مرکب
compression molding U ریخته گری فشاری
ejecta U مواد بیرون ریخته
forge U ریخته گری فلز
molds U قالب ریخته گری
machinery castings U ریخته گری ماشینی
cast molding U قالبگیری ریخته گری
chuted concrete U بتن ریخته شده
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
plaster cast U ریخته گری گچی
bottom pure ladle U پاتیل ریخته گری
foundry ladle U پاتیل ریخته گری
loam castings U ریخته گری شنی
pig U اهن تازه ریخته
pigs U اهن تازه ریخته
iron casting U ریخته گری اهن
ingot casting U ریخته گری شمش
metal casting U ریخته گری فلز
metal foundry U ریخته گری فلزات
cast steel U فولاد ریخته گری
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com