English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
dovetail guide U راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
soldier's manual U کتاب راهنمای سرباز
systems manual U کتاب راهنمای سیستم
guidebooks U کتاب راهنمای مسافران
phone book U کتاب راهنمای تلفن
phone books U کتاب راهنمای تلفن
guidebook U کتاب راهنمای مسافران
refernce manual U کتاب راهنمای مرجع
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
manual U دستورالعمل راهنمای انجام کار
directive U راهنمای انجام کار دستورالعمل
directives U راهنمای انجام کار دستورالعمل
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
column ways U راهنمای ستون
shopwalker U راهنمای مغازه
double vee guide U راهنمای وی دوبل
guide book U راهنمای مسافران
icon U راهنمای انتخاب
buoys U راهنمای شناور در اب
buoyed U راهنمای شناور در اب
buoy U راهنمای شناور در اب
icons U راهنمای انتخاب
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
dock master U راهنمای حوض
card guide U راهنمای کارت
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
ikons U راهنمای انتخاب
push rod U راهنمای سوپاپ
harbor master U راهنمای بندر
wage price guideline U راهنمای مزد
manual U راهنمای کار
telephone book U راهنمای تلفن
telephone books U راهنمای تلفن
pilot U راهنمای ناوبری
piloted U راهنمای ناوبری
pilots U راهنمای ناوبری
training manual U راهنمای اموزشی
buoying U راهنمای شناور در اب
piston guide U راهنمای پیستون
saint bernard U سگ راهنمای کوهستان
floor walker U راهنمای مغازه
radar beacon U راهنمای رادار
run manual U راهنمای اجرا
schedule U فهرست راهنمای قانون
light buoy U راهنمای شناور چراغدار
postal directory U دفتر راهنمای پست
scheduled U فهرست راهنمای قانون
damage control book U راهنمای کنترل خسارات
schedules U فهرست راهنمای قانون
location diagram U راهنمای اتصال نقشه
file directory U فهرست یا راهنمای فایل
data directory U فهرست راهنمای داده ها
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
indexed U نما راهنمای موضوعات
telephone directories U کتابچه راهنمای تلفن
index U نما راهنمای موضوعات
indexes U نما راهنمای موضوعات
telephone directory U کتابچه راهنمای تلفن
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
sheave U ریل راهنمای هواپیما
leader U فشنگ راهنمای پیچی
signalled U علامت راهنمای خودرو
signal U علامت راهنمای خودرو
signaled U علامت راهنمای خودرو
piloted U راهنمای ناو راهنمایی کردن
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمایی
soldier's manual U ائین نامه راهنمای سربازان
basic planning guide U راهنمای اولیه طرح ریزی
finger post U تیرپنجه دار راهنمای جاده
pilot's trace U کالک راهنمای خلبان هواپیما
watertight closure log U دفتر راهنمای اب بندی ناو
waybill U خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
pilots U راهنمای ناو راهنمایی کردن
pilot U راهنمای ناو راهنمایی کردن
photo index map U نقشه راهنمای عکسهای هوائی
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
working plan U نقشه اجرا راهنمای کار
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
pace car U اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinders U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pathfinder U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
sailing directions U راهنمای دریایی book pilot : syn
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
blinker U چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
computerises U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizing U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerised U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
fingerpost U راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike U راهنمای سیم دستک سیم کشی
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum U واسطه فکر راهنمای فکر
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
from cover to cover U ازاغازتا انجام کتاب
planning directive U دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
fail U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
like a duck takes the water [Idiom] U کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failure U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failures U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
upward compatible U اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
continues U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continue U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
bokk U کتاب
booked U کتاب
that book U ان کتاب
books U کتاب
book U کتاب
i sold the book for rials 0 U کتاب را
text U کتاب
letter writer U کتاب
texts U کتاب
hexateuch U شش کتاب
studious U کتاب خوان
textbook U کتاب درسی
textbooks U کتاب درسی
psalter U کتاب سرود
Holy Writ U کتاب مقدس
jacket U جلد کتاب
jackets U جلد کتاب
bookmaker U کتاب نویس
bookmakers U کتاب نویس
White Papers U کتاب سفید
pressmark U شماره کتاب
sketchbook U کتاب مسوده
policy book U کتاب روشها
purview of a book U ویعت کتاب
sketchbooks U کتاب مسوده
pseudograph U کتاب جعلی
pseudograph U کتاب دغلی
pseudograph U کتاب قلب
genesis U کتاب پیدایش
White Paper U کتاب سفید
storybook U کتاب داستان
grammar U کتاب دستور
novels U کتاب داستان
novel U کتاب داستان
directories U کتاب راهنما
word book U کتاب لغت
white book U کتاب سفید
manuscript U کتاب خطی
manuscripts U کتاب خطی
bookbinding U صحافی کتاب
bookbinding U کتاب سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com