Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prying
U
کاوش کننده
prober
U
کاوش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
surveillance
U
کاوش
digs
U
کاوش
dig
U
کاوش
excavation
U
کاوش
exploration
U
کاوش
searchingly
U
کاوش
probes
U
کاوش
analysis
U
کاوش
probe
U
کاوش
probed
U
کاوش
penetration
U
کاوش
search
U
کاوش
perquisition
U
کاوش
probing
U
کاوش
searches
U
کاوش
searched
U
کاوش
to search after
U
کاوش کردن
to rummage
U
کاوش کردن
to browse through
U
کاوش کردن
delves
U
کاوش کردن
antisubmarine search
U
کاوش ضد زیردریایی
delved
U
کاوش کردن
researching
U
کاوش پژوهیدن
researches
U
کاوش پژوهیدن
delve
U
کاوش کردن
random number seed
U
کاوش تصادفی
researched
U
کاوش پژوهیدن
research
U
کاوش پژوهیدن
exploratory drive
U
سائق کاوش
inexplorable
U
کاوش ناپذیر
delving
U
کاوش کردن
unsearchable
U
کاوش ناپذیر
scan
U
کاوش کردن
pries
U
کاوش کردن
pry
U
کاوش کردن
prog
U
کاوش کردن
sector of search
U
منطقه کاوش
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
geophysical prospecting
U
کاوش ژئوفیزیکی
scans
U
کاوش کردن
pried
U
کاوش کردن
surveillance
U
کاوش کردن
analysis
U
تحلیل کاوش
unsought
U
کاوش نشده
scanned
U
کاوش کردن
linear probing
U
کاوش خطی
area search
U
کاوش منطقه
exploration
U
کاوش اکتشاف
probe
U
کاوش کردن
probed
U
کاوش کردن
probes
U
کاوش کردن
rummaging
U
کاوش بازرس کشتی
rummages
U
کاوش بازرس کشتی
rummaged
U
کاوش بازرس کشتی
search
U
کاوش کردن زمین
ransacks
U
زیاد کاوش کردن
ransacking
U
زیاد کاوش کردن
rummage
U
کاوش بازرس کشتی
ransacked
U
زیاد کاوش کردن
surveys
U
بررسی کاوش منطقه
ransack
U
زیاد کاوش کردن
survey
U
بررسی کاوش منطقه
surveyed
U
بررسی کاوش منطقه
ferret
U
کنجکاوی کردن کاوش
searchingly
U
کاوش کردن زمین
searches
U
کاوش کردن زمین
ferrets
U
کنجکاوی کردن کاوش
searched
U
کاوش کردن زمین
scavenge
U
در اشغال کاوش کردن
manage grab
U
در آشغال کاوش کردن
scavenged
U
در اشغال کاوش کردن
scavenge
U
در آشغال کاوش کردن
scavenges
U
در اشغال کاوش کردن
forage
U
پی علف گشتن کاوش کردن
foraged
U
پی علف گشتن کاوش کردن
foraging
U
پی علف گشتن کاوش کردن
forages
U
پی علف گشتن کاوش کردن
nose around
[about]
<idiom>
چیزی را سری نگه داشتن کاوش کردن
inserted grouping
U
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
infrared resolution
U
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
explore
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
explores
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
exploring
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
dig
U
کاوش کردن فرو کردن
explored
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
digs
U
کاوش کردن فرو کردن
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com