English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
native compiler U کامپایلر اختصاصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
several fishery U محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
specified command U فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
compiler U کامپایلر
precompiler U پیش کامپایلر
one pass compiler U کامپایلر تک گذر
metacompiler U فوق کامپایلر
optimizing compiler U کامپایلر بهینه سازی
watfiv U IV FORTRAN Waterloo یک کامپایلر فرترن
precompiled code U کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
declarative statement U عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
source U که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
cross reference generator U بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
compiler U خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
cbasic U یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
objected U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objecting U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
object U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
technical U اختصاصی
occupation crossing U پل اختصاصی
individual U اختصاصی
proprietary U اختصاصی
individuals U اختصاصی
allocation U اختصاصی
allocations U اختصاصی
dedicated U اختصاصی
appropriative U اختصاصی
symbol U لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
lacunar amnesia U یادزدودگی اختصاصی
additional outlet U انشعاب اختصاصی
dedicated device U دستگاه اختصاصی
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
dedicated lines U خطوط اختصاصی
appropriated surplus U ذخیره اختصاصی
appropriation U ذخیره اختصاصی
dedicated system U سیستم اختصاصی
localized amnesia U یادزدودگی اختصاصی
local theory U نظریه اختصاصی
aedis U زیارتگاه اختصاصی
aedes U زیارتگاه اختصاصی
a dedicated line U یک خط [سیم] اختصاصی
driveways U راه اختصاصی
specialize U اختصاصی کردن
specified command U نیروی اختصاصی
specificity U اختصاصی بودن
specific variance U پراکنش اختصاصی
special tribunal U دادگاه اختصاصی
special ability U توانایی اختصاصی
proprietary program U برنامه اختصاصی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
parts peculiar U قطعات اختصاصی
native language U زبان اختصاصی
landmarks U نشان اختصاصی
separates U علیحده اختصاصی
characters U صفت اختصاصی
allotments U منابع اختصاصی
private U اختصاصی خصوصی
trait U نشان اختصاصی
separated U علیحده اختصاصی
separate U علیحده اختصاصی
traits U نشان اختصاصی
specialty U رشته اختصاصی
specializing U اختصاصی کردن
specialises U اختصاصی کردن
specialising U اختصاصی کردن
specializes U اختصاصی کردن
allotment U منابع اختصاصی
character U صفت اختصاصی
landmark U نشان اختصاصی
speciality U رشته اختصاصی
specialities U رشته اختصاصی
privates U اختصاصی خصوصی
distinguishing U مشخص اختصاصی
patent medicines U داروی اختصاصی
patent medicine U داروی اختصاصی
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
the peculiarities of mammals U نشانهای اختصاصی پستانداران
proprietary file format U قالب فایل اختصاصی
a dedicated server U [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
reservations U قطعه زمین اختصاصی
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
suigeneris U اختصاصی منحصر بفرد
reservation U قطعه زمین اختصاصی
harmonic selective ringing U تلفن اختصاصی همساز
dedicated file server U خدمتگذار فایل اختصاصی
dedicated word processor U کلمه پرداز اختصاصی
privy U محرم اسرار اختصاصی
characterization U توصیف صفات اختصاصی
tables U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
tabling U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
tabled U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
custom built U سفارشی تهیه شده اختصاصی
distinctively U بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
netware U سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
diagnostics U تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
narrative statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
target U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeted U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeting U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetting U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetted U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targets U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
service peculiar U امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
calloc U در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com