English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
full duplex U کاملا دو رشتهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
full duplex U کاملا" دو رشتهای
full duplex channel U مجرای کاملا دو رشتهای
Other Matches
duplexes U دو رشتهای
filiform U رشتهای
duplex U دو رشتهای
fibrinous U رشتهای
penicillate U رشتهای
unifilar U تک رشتهای
single conductor U سیم تک رشتهای
single core cable U کابل یک رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
full duplex U تمام دو رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
string file U پرونده رشتهای
half duplex U نیم دو رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
interdisciplinary U میان رشتهای
three core cable U کابل سه رشتهای
duplex channel U مجرای دو رشتهای
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
duplexing U دو رشتهای کردن
string formula U فرمول رشتهای
fibrous protein U پروتئین رشتهای
filament lamp U لامپ رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
filamentary U لیفی رشتهای
filamentous U لیفی رشتهای
string operation U عملیات رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
multicore U چند رشتهای
bulbs U لامپ رشتهای
bulb U لامپ رشتهای
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
incandescent lamp U لامپ رشتهای
multicore line U خط چند رشتهای
multiple wire U چند رشتهای
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
multicore cable U کابل چند رشتهای
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
continous strand furnace U کوره رشتهای دائمی
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
double filament lamp U لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
urology U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
urologic U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
blankest U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blank U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
partitur U کاملا
to the full U کاملا
to perfection U کاملا
intoto U کاملا
to a turn U کاملا
partitura U کاملا
in its entirety U کاملا
egregiously U کاملا
scot ant lot U کاملا
hand and foot U کاملا
teetotally U کاملا
brand new U کاملا نو
to a t U کاملا
root and branch U کاملا
smacks U کاملا
in full U کاملا
to the quick U کاملا
stone deaf U کاملا کر
entirely U کاملا
thoroughly U کاملا"
open-and-shut U کاملا
smacked U کاملا
smack U کاملا
richly U کاملا"
open and shut U کاملا
perfectly U کاملا"
fully U کاملا
definitely <adv.> U کاملا
to its full extent <adv.> U کاملا
comprehensive <adv.> U کاملا
totally U کاملا
sopping U کاملا
thru U کاملا
absolutely <adv.> U کاملا
by all means <adv.> U کاملا
well <adv.> U کاملا
replete U کاملا پر
sounds U کاملا
soundest U کاملا
exactly U کاملا
purely U کاملا"
completely <adv.> U کاملا
quite [completely, perfectly] <adv.> U کاملا
utterly U کاملا
wholly U کاملا
whole hog U کاملا
absolutely dry کاملا
all around U کاملا
de- U کاملا
spanking U کاملا
quite U کاملا
jam-packed U کاملا پر
sounded U کاملا
absolutely U کاملا"
sound U کاملا
altogether U کاملا
spankings U کاملا
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
ascii U رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
perfectly elastic U کاملا با کشش
point device U کاملا راست
chock-a-block U کاملا افراشته
put across <idiom> کاملا فهمیدن
head over heels <idiom> U کاملا ،عمیقا
fit like a glove <idiom> U کاملا مناسب
stone blind U کاملا کور
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
come full circle <idiom> U کاملا برعکس
stone broke U کاملا ورشکست
bang on U کاملا درستوصحیح
zonked U کاملا خسته
dead center <idiom> U کاملا وسط
four-square U کاملا مربع
chock-a-block U کاملا کشیده
to a T <idiom> U کاملا،دقیقا
span new U کاملا تازه
quite seriously <adv.> U کاملا جدی
in all seriousness <adv.> U کاملا جدی
full-suspension <adj.> U کاملا معلق
dead even U کاملا مساوی
inextenso U کاملا بلند
broad a wake U کاملا بیدار
full blown U کاملا افراشته
for all the world like U کاملا` شبیه
fitting allowance U کاملا" اندازه
evolute U کاملا روییده
down to the ground U ازهرحیث کاملا
close-up U کاملا افراشته
due U درست کاملا"
armed to the teeth U کاملا` مسلح
kaput U کاملا شک ست خورده
identical U کاملا" برابر
air dry U کاملا خشک
fully automatic U کاملا" خودکار
absolute dry U کاملا" خشک
close up U کاملا افراشته
wide awake U کاملا بیدار
wide-awake U کاملا بیدار
close-ups U کاملا افراشته
heavily armed U کاملا مسلح
outright U کاملا بیدرنگ
outrightly U کاملا بیدرنگ
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
far cry <idiom> U چیزی کاملا متفاوت
That's quite enough. U اون کاملا کافیه.
another kettle of fish <idiom> U کاملا متفاوت از دیگری
through U از اغاز تا انتها کاملا
utter U باعلی درجه کاملا
brand new <idiom> U کاملا تازه وجدید
birthday suit <idiom> U کاملا لخت وبرهنه
It's all over. U همه اش [کاملا] تمام شد.
to wreck U کاملا خراب کردن
It was a complete surprise to me . U کاملا" غافلگیر شدم
In perfect condition (shape). U کاملا" صحیح وسالم
rout U کاملا شکست دادن
routed U کاملا شکست دادن
routs U کاملا شکست دادن
ignoramuses U شخص کاملا بی سواد
ignoramus U شخص کاملا بی سواد
uttered U باعلی درجه کاملا
utters U باعلی درجه کاملا
well-done steak U استیک کاملا پخته
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
wider U پرت کاملا باز
he is the very moral U کاملا مانند است به
absorb کاملا فرو بردن
perfectly inelastic supply U عرضه کاملا بی کشش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com